۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

کینه 30 ساله خامنه ای به کودتا علیه موسوی ختم شد

یادداشت های هاشمی رفسنجانی

 

هاشمی رفسنجانی در مقدمه کتاب خاطرات سال ۶۴ آورده است‌:

از مسایل مهم سال ۶۴ موضوع دولت بود. آیت‌الله خامنه‌ای به‌خاطر اختلاف‌‌نظر با دولت در خصوص تمرکز‌گرایی اقتصادی و بعضی از افراد کابینه‌؛ مایل به شرکت مجدد در انتخابات ریاست جمهوری نبودند. دوستان ایشان و بیش از همه خود من با اصرار زیادی ایشان را قانع به ضرورت حضور کردیم. نظر امام نیز همین بود. ایشان با صراحت قید کردند که در صورت انتخاب مجدد، مصمم به اصلاحاتی در ترکیب دولت هستند.

پس از انتخاب آیت‌‌الله خامنه‌ای، اولین مسأله معرفی نخست‌وزیر به مجلس برای گرفتن رأی تمایل بود. رئیس‌جمهور موافق با معرفی مهندس میر‌حسین موسوی نبودند و علی‌رغم علاقه شخصی به ایشان و ارتباط خانوادگی، به افراد دیگری – علی اکبر ولایتی و محمد غرضی- نظر داشتند. امام با توجه به نظر اکثریت نمایندگان مجلس و اخباری که از نظر رزمندگان به ایشان می‌رسید موافق با تغییر نخست‌وزیر نبودند.

رئیس‌جمهور به حق از من توقع داشتند که در این جهت به ایشان کمک کنم و من هم قول تلاش در این جهت داده بودم و مذکرات زیاد و متعددی هم با شخص امام و حاج احمد آقا داشتم.

شخصیت‌های متعددی از جناح راست هم با ملاقات یا پیام از امام، درخواست موافقت با تغییر دولت را داشتند اما همه این تلاش‌ها تغییری در نظر امام به وجود نیاورد و آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به وظایف و حقوق و اختیارات خود، گفتند نمی‌توانند برخلاف عقیده خود عمل کنند؛ مگر در صورت حکم امام که در این صورت تکلیف ایشان عوض می‌شود. امام حاضر به صدور حکم نشدند و حتی فرمودند به عنوان یک شهروند نظرشان را درباره کابینه اعلان می‌کنند. معلوم بود که نتیجه چنین اعلانی چه بود.

حتی پیشنهاد اینکه گرفتن رأی تمایل و اعتماد مجلس برای نخست‌وزیر و کابینه پس از انتخابات مجدد رئیس‌جمهور با تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی با اتکا به نظر امام، معلق شود با موافقت امام مواجه نشد.

بدون جلب نظر امام، امکان تغییر دولت نبود و اکثریت مجلس هم مخالف تغییر بودند. با تسلیم رئیس‌جمهور و معرفی آقای مهندس موسوی به مجلس از این مرحله عبور کردیم. ایشان با ۱۶۱ رأی موافق و ۷۳ رأی مخالف و ۲۶ رأی ممتنع رأی تمایل مجلس را به دست آورد. (همان 99 نفری که بعدها خامنه ای با اعتراض گفت چرا می گوئید 99 نفر، با خود من می شود 100 نفر!)

همین وضع در مورد تعدادی از اعضای کابینه تکرار گردید. گرچه امام درباره اعضای دولت نظر شخصی ابراز نکردند، اما اکثریت نمایندگان با افراد مورد نظر نخست‌وزیر موافقت داشتند و مذاکرات و صرف وقت‌های زیاد هم نتوانست توافق مطلوب را به دست آورد و مشاجرات جناحی و نطق‌های مخالف و موافق هم وضع را دشوارتر می‌کرد. به خصوص بعد از عدم رأی ۹۹ نفر از نمایندگان اقلیت مجلس وفق نظر امام –که مشخص شده بود- فشار زیادی بر اقلیت در مجلس وارد می‌شد و به سطح جامعه سرایت می‌کرد.

امام راه حل دیگری مطرح کردند و آن تشکیل گروه داور با ترکیب من، آیت‌الله موسوی‌اردبیلی و حاج احمدآقا برای تصمیم در موارد اختلاف‌نظر رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در خصوص اعضای کابینه بود. معلوم بود که این ترکیب، همه نظرات رئیس‌جمهور را تامین نمی‌کند.

روزهای سختی برمن گذشت. توقع به حق آیت‌الله خامنه‌ای از من و عدم قدرت من در تغییر رای دیگران و امام کار را دشوار کرده ‌بود. البته در چند مورد توانستیم تعدیل و توافقی به وجود بیاوریم، ولی این همه کار نبود. تازه نوبت به مجلسیان می‌رسید که در آنجا علی‌رغم نفوذ خوب من، در مواردی کار به سامان نمی‌رسید و در نهایت ترکیب کابینه رضایت کامل خاطر رئیس‌جمهور را تامین نکرد و مهندس موسوی هم با بعضی از آنها توافقی نداشت و سرانجام توانستیم ترکیبی اسلامی از کابینه را به تصویب مجلس برسانیم.

 

منبع متن مقدمه :کتاب کارنامه و خاطرات هاشمی‌رفسنجانی – سال ۱۳۶۴ (امید و دلواپسی) / از انتشارات دفتر نشر معارف انقلاب

هیچ نظری موجود نیست: