۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

پاسخ مهدی خزعلی به محسن رضایی و سایت تابناک

آقای محسن رضایی؛آیا از تابناک هم چون ناموس دفاع خواهید کرد؟!

پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۵۳

سایت تابناک که از جیب آقای محسن رضایی( سبزوار رضایی سابق) ارتزاق می کند و به کُر وصل است! در بسته خبری ویژه تابناک مورخ 19 شهریور عکسی از کوهی سرخ رنگ گذاشته و بجای نقد مقاله اینجانب با عنوان "اعتصاب غذا آخرین سلاح مظلومان" به هجو و هتک و تهمت و افترا متوسل شده است، متاسفانه وقتی نظامیان وارد عرصه سیاست و رسانه می شوند، جز فساد و تباهی چیزی ببار نخواهد آورد.

وقتی چوپانی را که به عمل مقدس شبانی گوسفندان مشغول است، به یکباره فرمانده سپاه می کنیم، ما بسیجیان را گوسفند فرض می کند، و چون بناگاه او را وارد رده های بالای سیاست می کنیم، مردم را گوسفند می پندارد، جناب سبزوار رضایی، این بسیجی خیبر نه از دوران فرمانده سپاه بودنت می ترسید که تره برایت خرد کند، نه ورود ناپخته ات به عرصه سیاست و اخذ دکتری در حین خدمت، تو را در نظرش بزرگ کرد، نه از پول کلانت که صرف بوق های تبلیغاتی می کنی دلنگران است.

امپراتوری بزرگ ما قدرتمند تر از آن است که از تو و اربابانت بهراسیم، ما امپراتوری بزرگ خود را در نصف عرض پتوی سربازی در سلول انفرادی گسترده ایم، در آن خلوت دلخواسته با خدای خویش، تو و اربابانت را به هیچ انگاشته ایم، مرز های امپراتوری ما مستحکم تر از هر دژی است، حصن حصینی است که آسیب ناپذیر است!

در امپراتوری خود ترسی نداریم که شما با تمام رسانه های استبدادیتان بر ما بتازید، ما قوی تریم! چرا که از سخن گفتن شما نمی هراسیم، هر چه می خواهید ناروا بگویید! اما شما زبون و ترسو و ناچیزید، چون از سخن ما و تماس ما با مردم بر خود می لرزید! نفس کشیدن ما در سلول انفرادی نفس شما را می گیرد، جنازه ما در محبس مرگ شما را فریاد می کند.

آری من اعتصاب غذا می کنم برای رسوایی ظالمان و جنازه من بر دوشتان، فریاد مظلوم است!

هزار بار اگر نامت را عوض کنی، باز تو را می شناسم، من تو را محسن نمی دانم و نمی خوانم، اگر بیست و چند سال بعد از جنگ سکوت کرده ام، نمی خواهم داغ دل شهیدانمان تازه شود! آنوقت فریاد خانواده شهیدان بر سرت بلند خواهد شد، از کجا بگویم؟ از بدر بگویم؟ که سرهای بچه ها را در برابر دیدگان همرزمانشان مثل هندوانه در آب منفجر می کردند! از شلمچه بگویم که بر بچه های ما چه گذشت؟ از رمضان و کوشک بگویم که مثلثی ها را درست شناسایی نکرده بودید و چه عزیزانی را از دست دادیم؟ از شرهانی بگویم؟ از عملیات سید الشهدا ؟ از حاج حسین اسکندرلو بگویم که فردایش جنازه او و تمام نیروهای تحت امرش را در بیابان به خط کرده و تلویزیون عراق نمایش می داد؟ از کربلای چهار بگویم یا کربلای پنج؟ می دانی هیچ یک از بچه ها پیشروی را ندیده بودند! همه آنقدر جلو می رفتند تا به ضرب گلوله دشمن شهید شوند و بعدی ها از کشته برادر عبور کرده و قدری جلوتر شهید می شدند! از باکری ها بگویم که دلشان از دست تو خون بود؟ از شهید رستگار بگویم که با قهر، کِلاشی برداشت و به مشهد خویش رفت!؟ از تپه شهدا بگویم؟ از عملیات هایی که بدون شناسایی فرمان حمله می دادید؟ شما که در قرارگاه زیر کولر بودید، نمی دانستید بر بچه ها چه می گذرد، وقتی از کمین، با " وجعلنا " عبور می کردیم، ناسزایی هم نثار بی نظمی شما می کردیم!

آقای سبزوار رضایی؛ امروز خود خواسته اید که سکوت را بشکنم، باشد من ایستاده ام، ببینم شما هم چون ناموس ازتابناک دفاع خواهید کرد؟!

عزیز دل برادر؛ من معتقدم که اعتصاب غذا آخرین سلاح مظلوم است، در واقع بذل جان برای آرمان است، اما ما از "جان خود" برای آرمان مایه می گذاریم، شما چه؟ شما که از جان مردم و بسیجیان خرج می کردید، بجای مطالعه و شناسایی و پیروی از عالمان نظامی - که به اندازه سن شما تحصیلات و تجربه نظامی داشتند - با موج انسانی و دادن قریب به یک میلیون و سیصد هزار شهید و جانباز، جنگ بُرده را به جام زهر رساندید، اگر ما چیزی نمی گوییم، اگر شما را محاکمه نمی کنیم، به احترام خانواده شهداست، نمی خواهیم داغشان تازه شود! ما هم از آن جام زهر دلمان خون است!

اگر اشکالی نسبت به انتحار دارید، اگر خلاف شرع و عقل و عرف می دانید! پس چرا خیابانی به نام " بابی سندز" که با اعتصاب غذا جان سپرد شده است و او را قهرمان مبارزه با استعمار می دانید؟ چرا قائم مقام رهبری او را شهید خواند؟ چرا امام راحل حسین فهمیده را رهبر خود می خواند، او هم با رفتن زیر تانک خودکشی و انتحار کرد، عملیات حسین استشهادی بود! ظاهراً انتحاری خوب است که موجب قدرت و ریاست شما باشد، اگر پایه های تخت شما را سست کند، حرام است و خودکشی و خلاف شرع و عرف و عقل!!

وقتی شما در قدرتید، بجای تدبیرنظامی و سیاسی، برای عملیات انتحاری (استشهادی) ثبت نام می کنید! چگونه است که آنجا اسمش را استشهادی می گذارید و رئیس دولت جبهه ندیده هم می رود ثبت نام می کند. هشت سال جنگ بوده، از ترس تیر و ترکش پا به جبهه نگذاشته و حالا که دوران صلح است، چفیه می اندازد و برای عملیات استشهادی نام نویسی می کند!! چقدر ما را خر فرض کرده اید؟

نوشته اید: " آسمان و ریسمان به هم بافته ام! " مقاله مرا بخوانید، از آسمان و ریسمان خبری نیست، آخر در زندان آسمانی نیست و ریسمان هم در اختیار ما نیست، نکند با آن به تعبیر شما " خود انتحاری ! " نماییم. آخر عزیز دل برادر؛ که از نوابغ دورانی و همزمان هم فرمانده سپاهی و هم دکتری می گیری! انتحار، خود کشی است، "خود انتحاری" چه صیغه ای است؟

من با صدای بلند می گویم، اگر ارزش ها و آرمان های بلند الهی و اخلاق و شرافت انسانی در جامعه ای تعطیل شده باشد و جان ناقابل ما بتواند آنرا احیا کند، انتحار در راه آرمان الهی، شهادت است و من آرزو می کنم که چون جوان تونسی جانم را فدای آرمانم نمایم، اسمش را هر چه می خواهی بگذار!

در ادامه دروغ پردازی و شایعه افکنی رسانه شما، آورده اید: "

یک پرسش از او اما همواره در اذهان آگاهان مطرح است و آن اینکه آیا برای به یغما بردن خاک سرخ جزیره هرمز توسط برخی‌ها نیز ایشان توصیه کارشناسی برای مردم محروم و مظلوم این منطقه در انبان خود دارند؟!

* من جزیره هرمز و خاک سرخ آن را ندیده ام، هیچ ارتباطی هم با آن ندارم، تنها خاک سرخی که می شناسم، خاک سرخ گلگون به خون برادر شهیدم حسین و برادران شهید همرزمم می باشد، که شما آن را نمی شناسید، آن موقع که سر احمد ساربان نژاد در جزیره مجنون با توپ مستقیم تانک پرید، شما در قرارگاه زیر کولر بودید! می دانید امیر المومنین (علیه السلام) در جنگها چقدر زخم برداشت، می دانید دندان پیامبر در احد شکست! اما فرمانده سپاه ما در 8 سال جنگ خراشی هم برنداشت!

* سهامدار شرکت باستان معدنِ هرمز، محمد مهدی خزعلی فرزند مصطفی است، و نام من " مهدی خزعلی " است و فرزند " ابوالقاسم" هستم، و شما این تشابه اسمی را خوب می دانید و اگر نام هرمز و نام مرا جستجو می کردید، بارها جواب داده ام! اما بدتان نمی آید که تشویش اذهان کنید!

* نمی خواستم پرده از ماجرای ننگین خاک سرخ هرمز بردارم، می دانم که تحمل نخواهید کرد، اما می گویم و این ننگ را نمی توانید پاک کنید، در آنجا هم پای بعضی افراد سپاه و بسیج و فرمانده و امام جمعه در بین است! اگر من در خاک سرخ هرمز کاره ای بودم و دخالتی داشتم، بسیاری از مسئولین ( از جمله احمدی نژاد ) را به پای میز محاکمه می کشاندم! لابد صاحبان آن شرکت از جانشان می ترسند، که صدایشان در نمی آید!

* اولین بار که با نام خاک سرخ هرمز آشنا شدم، در ماجرای تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه بود، حاج عباس پالیزدار، به نزدم آمد، برادران شما با غرض و مرض در گزارشات ، محمد مهدی خزعلی را فرزند آیت الله خزعلی معرفی کرده بودند، حاج عباس هم باور کرده بود و نزد من آمد، من او را به ملاقات پدر هم بردم، خیالش راحت شد که ما هیچ ارتباطی با خاک سرخ هرمز نداریم، اما در گزارشش نوشت که در خاک سرخ تخلفی هم نشده جز تخلف برخی سرداران و مسئولین استان و حتی او معتقد بود که احمدی نژاد تخلف دارد، در ملاقات او با آیت الله هاشمی شاهرودی، ایشان تقصیرات را متوجه احمدی نژاد می دانند!

* توصیه می کنم، گزارش کامل تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه که به نسبت سایر پرونده ها بیشترین حجم را به خاک سرخ هرمز اختصاص داده منتشر کنید، این گزارش مربوط به بیت المال است و حق مردم است که بدانند! چرا بعضی سپاهی ها و مسئولین از انتشار گزارش برای مردم هراس دارند؟

* گمان می کنم حق مردم محروم هرمز است که تقاضا کنند گزارش کامل تحقیق و تفحص مجلس منتشر شود، " تا سیه روی شود هر که در او غش باشد" !

من این گزارش را در سایتم گذاشتم و برادران سایت را هک کردند و بک آپ مرا و بک آپ طراح را از خانه هایمان ربودند!

والسلام علی من اتبع الهدی

90/6/22 مهدی خزعلی

*** این جوابیه 90/6/22 برای تابناک ارسال شد و متاسفانه از درج آن خودداری کردند! فلذا ناگزیر در سایت خود منتشر می نمایم!

منبع سايت باران:

http://www.drkhazali.com/index.php/1388-11-13-14-14-13/231/1266.html?phpMyAdmin=bUkIpBM7-6bduKU--HB1XjejWR7

گزارش تكان دهنده آینده از پشت صحنه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی

...وقتی همه خواب بودند؛

از اینها كه تمام شركت های امیرمنصور آریا هم نیست كه بگذریم، مسئله تكان دهنده این است كه چنین اتفاقاتی ظرف یك ساعت یا یك روز یا یك هفته یا ماه یا یك سال رخ نداده، بلكه چند سال این اتفاقات در حال وقوع بوده و این گروه و به طور خاص «مهرگان. ا . خ» هیچ نگرانی برای دستگیری نداشته كه اگر نگرانی داشت، بخش اعظم این سه هزار میلیارد تومان را از كشور خارج می كرد و دست به سرمایه گذاری بلندمدت و خرید و ایجاد صنایع برای خود از محل بیت المال نمی زد و در واقع این گروه حتی تصور نمی كرده كوچكترین گزندی به آن وارد شود.

تاريخ انتشار: 27 شهریور 1390 ساعت 12:13

دوازدهم مهر 1385، محمود احمدی نژاد در جمع مردم نظرآباد كرج با انتقاد شدید از فعالیت مفسدان اقتصادی در شبكه بانكی، از موفقیت دولت در جلوگیری از یك فساد بزرگ خبر داد و تهدید كرد كسانی كه وام های كلان گرفته اند و با قلدری نمی خواهند بازگردانند، اگر تا 15 روز دیگر تكلیف خود را مشخص نكنند، اسامی آنها را اعلام می كند و سپس یك بانك خصوصی را عامل گرانی عمدی مسكن خواند و بعد هم مدیر عامل بانك مذكور بركنار كرد؛ اما بعدها ظاهرا با مشخص شدن برخی مسایل مشخص شد این اظهارات چندان دقیق نبوده و رییس جمهور همان مدیر عامل را به عنوان عضو شورای بازنگری قوانین بانكی منصوب كرد و كم كم نطفه شكل گیری كودكی بسته شد كه با تولد فعالیت های بانكی اش، بزرگ ترین اختلاس تاریخ بانك داری جهان رقم خورد؛ اختلاسی با رقمی نزدیك به سه میلیارد دلار!

به گزارش سرویس اقتصادی «آینده»؛ آن روزها محمود احمدی نژاد پرحرارت تر از اكنون درباره مفاسد سخن به میان می آورد و از لیستی سخن به میان می آورد كه قرار بود از جیبش بیرون بیاید و با وجود آنكه 15 روز مهلت احمدی نژاد گذشت و كك قلدرهای مورد اشاره به پا خیزنده در برابر «فقر و فساد و تبعیض» نگزید، اما باز هم به صورت شفاف نام مفسدان اعلام نشد و بالاخره مشخص نشد چرا احمدی نژاد هیچ گاه آن لیست مفسدان را علنی نكرد و پایش نایستاد؟! با این اوصاف، انتظار می رود اگر رئیس دولت نهم نمی تواند با اینها برخورد كند و حتی جرات بیان اسامی شان در ملا عام وجود ندارد، در زیرمجموعه اش، چنین اتفاقاتی رخ ندهد و دولت در این زمینه از سلامت مالی برخوردار باشد. اما امان از فساد كه خبر نمی كند و زمانی صدایش در می آید كه دیگر بسیاری از تحقق شعارها، ناامید شده اند.

این گونه بود كه "شركت توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا" در 28 خردادماه 1385 شكل گرفت كه نمی توان به ناف دولت های پیشین بستش و به سرعت رشد كرد. تا جایی كه سرمایه اولیه 50 میلیون تومانی شركت طبق صورتجلسه هیئت‌مدیره مورخ 87/11/30 یعنی طی دو سال و هشت ماه به 20 میلیارد تومان افزایش پیدا كرد! اما پس از رشد چهل برابری حالا وقت ایجاد و افزایش شركت های اقماری بود كه قرار بود «مهرگان ا. خ» را به صاحب یك غول بزرگ صنعت در تولید و واردات صنایع غذایی، فلزی، معدنی، شیمیایی، برق، خدمات مهندسی، مشاوره، ماشین سازی، ورزشی و... مبدل سازد. اما این همه پول در فضایی كه بسیاری از سرمایه گذاران با مطالبات معوقه شان از حساب خالی سخن می آوردند، از كجا می آمد؟ لابد آن گونه كه رئیس بانك مركزی می گفت، اینها هم یك ضامن كاسب گذاشته اند و "مبلغ ناچیزی" از تعدادی بانك وام گرفته اند و تضمین (LC) برای اخذ وامشان را هم لابد از یك بانك گرفته اند كه لابد اسم آن بانك صادرات نیست!

به هر حال آقای جهرمی بهتر از ما می داند؛ حال با این وضعیت، بانك صادرات چگونه بدهی هایی كه باید به دیگر بانك ها بابت باز كردن اعتبار برای این شخص كرده بدهد؟! البته LC ها جعلی است و در سیستم بانكی ایران تا زمان دریافت این رقم، هیچ كس متوجه نشده است! جالب آن كه شعبه بانك صادرات چنین حجم LC را بدون مجوز جهرمی باز كرده و آقای مدیرعامل می گوید متوجه نشده چنین اعتبار بزرگی در زیرمجموعه اش باز شده است! آن هم در شرایطی كه برای پرداخت یك چك تضمین شده یك میلیاردی تماس ها و استعلام های فراوانی می شود. از این مهم تر اینكه با رئیس بانك مركزی كه بنابر گفته جهرمی نیم ساعته روی این سرمایه ها، مجوز بانك آریا را صادر كرده، باید چه كرد؟!

یعنی اینها سه هزار میلیارد تومان با چند صد میلیارد تومان بالا یا پایین را یك روزه و دو روزه دریافت نكرده اند و لابد چنین رقم های سنگینی بدون هماهنگی و اطلاع مدیرعامل بانك صادرات و حتی رئیس بانك مركزی جابجا می شده و هیچ كس هم نمی گفته این شخص چگونه سبز شده و چگونه "مولتی میلیاردر دلاری" شده و كسبه گردن كلفت بازار را جا گذاشته است! اینها كه شنیده می شود، یاد خبر دستگیری برخی از خریداران سكه و دلار در ماه های پیش می افتیم و اینكه چگونه اشخاصی با این حجم گردش مالی به اندازه یكی از این دلالان خرده پا زیر ذره بین قرار نگرفته و پنج سال این شركت پیش رفته و در نهایت به چنین رقم نجومی رسیده است. یاد كشورهای بیگانه هم می افتیم كه اگر به حساب یك شخص دارای اعتبار مشخص، رقمی نجومی واریز شود، بلافاصله پلیس سراغش می آید و پیگیر منبع پول می شود تا پولشویی یا هر تخلف مالی دیگر رخ نداده باشد و قانون از كجا آورده اید بر تك تك شهروندان اعمال می شود!

حالا كه این كودك با لقمه های خاص بزرگ شد و سایه اش آن قدر بزرگ شد كه نتوان زیر شنل شعبده بازها و جامه رمالان پنهانش كرد، واقعیات پنهان به ابعاد غیرقابل كنترل و حجم انفجار می رسد و مشخص می شود شركت مادری كه خانوادگی اداره می شد، با سیستم بانكی چه كاری كرده و چگونه توانسته ركورد اختلاس را در تاریخ بانكداری جهان بشكند! حالا برخی مدعیان مبارزه با فساد ساكت شده اند و دنبال كوچك ترین روزنه ای هستند تا این یكی را هم یا به دشمن خارجی نسبت دهند و یا پای دولت های قبلی را به میان بكشند، اصلاً مگر می شود این چند ساله این اتفاقات رخ داده باشد؟! اصلاً اینها در مقام مدعی و طلبكار هستند و جلوتر از همه فریاد می زنند، دزد را بگیرید!

در این میان از برخی اسامی نیز یاد می شود كه اگر قرار باشد ردی از آنها جست، باید در شركت های اقماری به دنبالشان گشت كه «مهرگان ا. خ» فرزند منصور خان به شماره شناسنامه 1225 صادره از رودبار متولد 1342 ساكن تهران، خیابان بخارست... صاحب شركت توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا با این پولها خریداری كرده و یا تاسیس كرده است. بر این اساس «آینده» ضمن ابزار تاسف برای وقوع چنین فاجعه ای در نظام مالی ایران، اطلاعاتی در خصوص 20 شركت از مجموع شركت های تو در توی زیرمجموعه شركت مادر منتشر می كند.

شركت آب معدنی داماش گیلان

شركت آب معدنی داماش در خرداد ماه 1381 با ساخت اولین كارخانه بزرگ تمام اتوماتیك در استان گیلان آغاز به كار كرد. برابر صورتجلسه مجمع عمومی و صورتجلسه هیئت مدیره مورخه 86/9/5، اعضاء هیات مدیره شركت امیر منصور آریا به عنوان اعضاء هیات مدیره این شركت منصوب شدند و «م.د» یكی از آنها هم مدیرعامل شد و عملاً داماش در اختیار این شركت قرار گرفت و پس از آن نیز شركت از سهامی خاص، سهامی عام شد.

باشگاه ورزشی داماش ایرانیان

امیرمنصور آریا در سال 1385، باشگاه ورزشی داماش ایرانیان را كه در ابتدا با نام استقلال شهرداری رشت اداره می‌شد و سـپس در اختیـار صنایع شـیر ایران قرار گرفته بود، را خرید و در آبان 1387 امتیاز باشگاه پگاه گیلان به باشگاه داماش واگذار و پس از انتقال تیم پگاه گیلان به داماش، اولین تیم فوتبال دسته یك لیگ در دورود لرستان نیز راه‌اندازی شد و حسن عابدینی نیز مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شد. به دلیل منع قانونی داشتن دو تیم فوتبال، تیم فوتبال دورود لرستان با هیئت مدیره جدید به باشگاه ورزشی دورود لرستان انتقال یافت و درحال حاضر هزینه تیم‌های فوتبال پرسپولیس قائم‌شهر و تیم فوتبال جاوید كرج هم به عهده باشگاه ورزشی داماش است.

شركت داماش ترابر ایرانیان

امیرمنصور آریا، همچنین زنجیرۀ شركت‌های حمل و نقل داخلی كالا در استان‌های شمال، مركز، جنوب، شرق و غرب كشور را در قالب دو شركت داماش ترابر ایرانیان و ایمن ترابر آریا در سال 88 هریك با سرمایه یك میلیون تومان در استان‌های تهران و گیلان ایجاد كرد.

شركت آهن و فولاد لوشان

امیرمنصورآریا، شركت آهن و فولاد لوشان را در سال 1385 در زمینۀ عملیات مهندسی شامل سازه، سیویل، معماری، تأسیسات برقی و مكانیكی، ساخت سازه‌های فلزی و بتنی و پانل‌های مختلف ایجاد كرد و بنابر اظهارات شركت مادر، ساخت سوله و سازه‌های فلزی سنگین را در زمینی به مساحت 35000 مترمربع را خرید و در ادامه نیز با تغییر هیات مدیره، شركت كامل در اختیار این اشخاص قرار گرفت.

شركت پخش امیرمنصور ایرانیان

امیرمنصور آریا زنجیره تأمین، فروش و پخش و توزیع محصولات و خدمات را در سال 1386 تحت عنوان شركت پخش امیرمنصور ایرانیان را با سرمایه صد میلیون تومان ایجاد كرد كه موضوع فعالیتش صادرات و واردات و خرید و فروش و پخش كالاها و محصولات غذایی، دارویی و آرایشی و بهداشتی و ایجاد فروشگاه‌های زنجیره‌ای و مراكز پخش كالا بود و در سال 87، اشخاصی از شركت مادر به هیات مدیره این شركت هم تزریق شده و در سال 89 نیز تثبیت شدند. بنابر ادعای امیر منصور آریا، این شركت دارای 72 كامیونت و 10 وانت از استان تهران آغاز و سپس به سایر استان‌های كشور تسری داده و به احداث انبارهای تمركز و نگهداری مواد اولیه، از جمله انبار شرق ( انبار تهران‌پارس با 7000 متر مربع ) و غرب استان تهران ( انبار فتح با 16800 متر مربع ) و دیگر اسـتان‌ها، مجهـز به سیستم‌های نگهداری موادغذایی و دارویی است كه احتمالاً باید نهادی نظارتی ضبطش كنند.

شركت خدمات مهندسی كشاورزی میثاق گیلان

شركت خدمات كشاورزی و دامداری میثاق گیلان از شركت‌های اقماری امیرمنصور آریا خریداری شده و موضوع فعالیتش طرح‌های كشاورزی و دامداری صنعتی و انجام عملیات كشاورزی و ایجاد صنایع وابسته به آن و در حوزۀ عملیات دامداری، پرورش گاو، گوسفند، مرغ و ... و احداث صنایع وابسته به آن بوده است. بنابر ادعای امیر منصور آریا این شركت با خرید گاو و گوساله و پرورش آن در زمینه تولید و عرضه شیر دام در زمینی به مساحت بالغ بر 26 هكتار با امكانات جانبی دامپروری و تولید شیر، فعالیت دارد.

شركت شفاف شیمی پلاست

امیرمنصور آریا شركت بسته‌بندی هم راه اندازی از آن خود كرد و شیمی پلاست را كه سال 1382 تاسیس شده بود، در سال 1385 خرید و سرمایه این شركت از یك میلیون به 500 میلیون افزایش یافت و چند ماه بعد نیز یكی از اعضاء شركت امیرمنصور آریا به هیات مدیره این شركت تزریق شد. طرح توسعه شركت شیمی پلاست نیز با اخذ مجوز تأسیس از سازمان صنایع و معادن استان گیلان در سال 1386 با عملیات ساختمانی و برنامه‌ریزی تهیه ماشین‌آلات آن‌ برای تهیه و تولید فیلم شیرینگ، نایلون‌های عریض (كشاورزی)، پری‌فرم و درب بطری آغاز شده و با ساخت سوله‌هایی به مساحت تقریبی 5000 مترمربع تداوم یافت.

شركت صنایع غذایی دریاچه گهر لرستان

امیر منصور آریا به جز آب معدنی داماش گیلان، واحد جدید تولید در منطقه "دورود" لرستان تحت عنوان شركت صنایع غذایی دریاچه گهر لرستان به عنوان شركت جدید تولید آب معدنی در اختیار گرفت و در سال 85 همچون دیگر شركت ها، سرمایه این شركت از 13 و نیم میلیون تومان به 280 میلیون تومان و پس از آن، یكی از اعضاء شركت امیر منصور وارد هیات مدیره این شركت هم شد و پس از آن نیز تا سال 87، سرمایه این شركت را به یك میلیارد و صد میلیون تومان افزایش دادند.

گروه صنعتی نمونه منصور گیلان

شركت نمونه منصور گیلان یكی از معدود شركت هایی است كه پیش از سال 85 و در سال 81 با محوریت هیات مدیره شركت امیرمنصور آریا به عنوان شركت مادر ایجاد شده و البته پس از مدتی این اعضاء اسماً از هیات مدیره خارج شده و سرمایه شركت از پنجاه میلیون به كی میلیارد تومان افزایش پیدا كرد. این شركت كه مدعی بود قرار است تولیدكننده عمده MDF كشور باشد، مبادرت به احداث كارخانه در شهرك صنعتی لوشان واقع در استان گیلان نمود. در ادامه نیز در سال 89 سرمایه شركت به 75 میلیارد تومان افزایش یافته و همزمان دوباره این اشخاص به هیات مدیره بازگشتند و سیطره شركت امیر منصور بر این گروه صنعتی هم حفظ شد.

گروه "ملی" صنعتی فولاد ایران

این شركت در كیلومتر 9 جاده اهواز ـ خرمشهر در سال 1342 دشت وسیعی به مساحت 120 هكتار ایجاد شد و نام رسمی كارخانجات گروه ملی صنعتی فولاد ایران را از آن خود كرد كه در سال 1382، بیش از 193 میلیارد تومان سرمایه داشته و در سال 86، به 54 میلیارد تومان كاهش یافت. این كارخانه كه خطوط تولید مختلف نورد میلگرد، تیرآهن، لوله سازی، بخش میلگرد كوثر، فولادسازی، ماشین سازی و آزمایشگاه متالوژی را به تدریج تاسیس و بهره برداری كرد، تا اوایل سال 88 با هیات مدیره ای به نمایندگی از سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، شركت ذوب‌آهن اصفهان، شركت فولاد خوزستان، شركت تهیه و تولید مواد معدنی ایران و شركت ملی فولاد ایران بود تا اینكه هفتمین ماه 88، بالاخره پای شركت امیرمنصور آریا و عضو هیات مدیره این شركت مادر به هیات مدیره فولاد ایران سابقاً دولتی باز شد و صاحب جدید فولاد ایران، صاحب اختیار حق امضاء قراردادهای این مجموعه بزرگ هم شد و سرمایه شركت هم از 123 میلیارد به 3 میلیارد و دویست میلیون كاهش یافت و مدتی بعد این سرمایه اسمی 232 میلیارد تومان افزایش یافت و بعد از مدتی نیز بندی به اساسنامه شركت افزوده شد كه اشخاص ثالث هم بتوانند با سرمایه شركت، وام دریافت كنند!

شركت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفك

شركت گروه گردشگری و جهانگری ستاره درخشان درفك یكی دیگر از شركت های این مجموعه بوده كه سال 86 با عضویت یكی از اعضاء هیات مدیره شركت امیرمنصور آریا با سرمایه صد میلیون تومان تاسیس شد و موضوع فعالیتش، در زمینه‌های ورزشی، رفاهی و تفریحی گردشگری و احداث شهربازی احداث تله‌كابین احداث هتل و هتلداری، احداث مكانهای ورزشی و تفریحی، برگزاری سمینارها و نمایشگاههای مرتبط ایجاد موزه آثار باستانی و كلكسیونهای اشیاء قیمتی (تمبر، تابلو و غیره)، تأسیس دهكده و مكانهای توریستی همكاری در برگزاری مراسم مذهبی، پذیرش امور مشاوره‌ای در زمینه گردشگری و موارد فوق صادرات و واردات، خرید و فروش كلیه امور بازرگانی كلیه كالاهای مجاز بود كه بعداً اجرای طرحهای جنگلداری وتجدید نظر، تولید نهال، زراعت چوب، احیاء وتوسعه منابع طبیعی، اجرای طرحهای مرتعداری، محیط زیست، احداث فضای سبز و طرحهای اكوتوریست، حفاظت آب و آبخیزداری، تولید (گل و گیاه)، قارچ، توسعه عمران روستایی و عشایری و...نیز افزوده شد. در ادامه نیز قرار شد بتوان با اموال این شركت به عنوان وثیقه برای اشخاص حقیقی درخواست تسهیلات بانكی كرد و در نهایت حضور امیرمنصور آریا در این شركت علنی شد.

شركت مشاوره و مدیریت تدبیر منصور

یكی دیگر از شركت هایی كه امیرمنصور آریا در سال 1385 تأسیس كرد، شركت خدمات مشاوره و مدیریت تدبیرمنصور بود و موضوع فعالیتش تأمین نیروی انسانی با حداقل هزینه برای شركت‌های هم‌گروه زیرمجموعه امیرمنصور آریا تأمین كند و همچنین كترینگ برای تأمین وعده غذایی كاركنان تحت پوشش خود در غرب و شرق تهران و اهواز و لوشان راه اندازی كند و طبیعتاً رد پای این امیر منصور آریا نیز در هیات مدیره این شركت نیز موجود است.

شركت معدن شكافان تهران

امیرمنصور آریا حتی شركت كشف، استخراج و فرآوری محصولات معدنی هم تحت عنوان معدن شكافان در سال 85 راه اندازی كرد و بنابر اظهارات این شركت ها در حال فرآوری مواد معدنی مختلف به صورت پودر و ماكادام برای تولید انواع شیشه جام و ظروف و تولید سنگ لاشه برای كارهای عمرانی و ایجاد اسكله بندرگاه مشغول فعالیت است. سرمایه این شركت از 10 میلیون تومان به 500 میلیون افزایش یافت و مجدد از 500 میلیون به 3 میلیارد تومان افزایش پیدا كرد و در ادامه نیز حضور ثبت شده نماینده امیرمنصور آریا در این شركت مشهود است.

شركت مهندسین مشاور مدیریت پردازش زمان

یكی دیگر از بخش هایی كه امیرمنصور آریا، به آن وارد شد، طراحی و مهندسی بر بناهای ساخته خود بود كه با ایجاد شركت مهندسین مشاور مدیریت پردازش زمان در ابتدای سال 88 پیگیری شده است. در هیات مدیره این شركت لیدر شركت مادر یا همان "مهرگان.ا. خ" به عنوان رئیس هیات مدیره حضور مستقیم داشته كه در ادامه "حسین.ع" نیز به هیات مدیره این شركت وارد شده و در سال 88 این اشخاص تا دی ماه 90 تثبیت می شوند اما باز هم هیات مدیره دستخوش تغییرات مكرر می شود كه یكی در دی ماه 89 و دیگر بار در تیرماه 90 این تغییرات ثبت شده است.

شركت نوآوران صنعت الكترونیك قم

نوآوران صنعت الكترونیك از دیگر شركت‌های تحت پوشش امیرمنصور آریا بود كه سال 86 تاسیس شد و در ظاهر وارد تولید انواع لامپ‌های كم‌مصرف و LED شده كه بنابر اظهارات امیرمنصور آریا، این شركت لامپ سازی دارای دو سایت و بالغ بر 4000 متر مربع و تعداد پرسنل شاغل 300 نفر بوده و پروانه‌های بهره‌برداری برای مونتاژ لامپ كم‌مصرف 130 میلیون عدد، جهت ساخت SKD لامپ كم‌مصرف 24 میلیون و لامپ LED برابر 204 میلیون عدد را دارد. رد پای شركت امیرمنصور آریا از همان سال 87 در این شركت تولید لامپ هم وجود داشته و تمام اوراق شركت نیز تنها با امضاء رئیس هیات مدیره كه نماینده امیرمنصور آریا بود، اعتبار داشت و بدین طریق سرمایه شركت از یك میلیون به هزار برابر یا یك میلیارد تومان افزایش یافت.

شركت تجارت گستران منصور

امیر منصور آریا شركتی ویژه صادرات تولیدات شركت های اقماری اش نیز تحت عنوان شركت تجارت گستران منصور در سال 85 با سرمایه 30 میلیون تومان تاسیس كرد و در واقع این شركت حكم بازوی تجارت خارجی این شركت را پیدا كرد. در هیات مدیره این شركت علاوه بر "حسن.ع" مدیرعامل یكی دیگر از شركت های امیر منصورآریا كه به عنوان مدیرعامل در تجارت گستران منصور فعال شد، یكی از اعضاء هیات مدیره و بازرس شركت امیرمنصور آریا به عنوان شركت مادر نیز عضویت داشتند اما در ادامه "حسن.ع" از هیات مدیره شركت خارج و سرمایه شركت نیز كه 100 میلیون تومان افزایش یافته بود، ابتداً به 10 میلیارد تومان افزایش یافت و سپس به 50 میلیارد تومان افزایش پیدا كرد و در نهایت در سال 90، هیات مدیره این شركت تثبیت شد.

شركت سامانه های برنامه ریزی منابع كرانه

شركت سامانه های برنامه ریزی منابع كرانه از دیگر شركت های زیرمجموعه امیرمنصور آریا است كه سال 85 با سرمایه 10 میلیون تومان تاسیس شده اما رد امیرمنصور آریا از سال 89 در هیات مدیره و سرمایه گذاران این شركت قابل مشاهده است. این شرت قرار بوده پروژه های طراحی و اجرای سیستم های جامع تولید شامل برنامه ریزی مواد و كنترل موجودی، تولید، كنترل كیفیت و سیستم یكپارچه مالی و اداری و كارتابل الكترونیكی و مدیریت ارتباطات راه اندازی شده بود تا این شركت ها را به هم متصل كند.

شركت سبك سازان لوشان (سهامی خاص)

شركت سبك سازان لوشان با موضوع جایگزین كردن مصرف انرژی از طریق سلول های خورشیدی و كاربرد سلول های خورشیدی در صنایع مختلف، به عنوان یكی دیگر از شركت های زنجیره ای امیرمنصورآریا، فعالیت خود را در این زمینه از سال 1383 آغاز كرده و بنابر اظهاات امیرمنصور آریا، ساخت مجموعه تولید سلول های خورشیدی در 6 فاز در بروجرد را در پیش گرفته بود. در سال 86 سرمایه این شركت از 100 هزار تومان به یك میلیارد و 900 میلیون تومان افزایش پیدا كرد و در واقع 19 هزار برابر شد. حالا سال 88 با پولهای باد آورده می رسد و "م.ا.خ" به نمایندگی از شركت امیرمنصور آریا وارد هیات مدیره این شركت هم می شود و در سال 90 نیز به عنوان رئیس هیات مدیره تثبیت می شود.

شركت كیمه طرح ایرانیان

امیر منصور آریا، شركت كیمه طرح ایرانیان را هم به عنوان بازوی تبلیغاتی اش چه در زمینه طراحی و چه در زمینه واردات كالاهای نمایشگاهی و طراحی و انتشار نشریات در اردیبهشت 88 تاسیس كرد و در هیات مدیره این شركت هم نماینده داشت. میزان سرمایه این شركت و حدود فعالیت هایش كاملاً مشخص نیست اما به نظر می رسد نسبت به واحدهای صنعتی كه امیرمنصور آریا خریداری كرده، این شركت دامنه فعالیت محدودی داشته است.

شركت ماشین سازی لرستان

شركت ماشین سازی لرستان در سال 1354 با نام مجتمع صنعتی نیر پارس تاسیس شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شركت ماشین سازی لرستان تغییر نام داده و پرونده بهره برداری كارخانه با ظرفیت 1800 تن در سال در سال 1374 صادر شد و در حال حاضر مساحت كارخانه بالغ بر 11 هكتار شامل سالن های تولید، انبارهای سرپوشیده و ساختمان های اداری با هدف گذاری برای ورود به حوزه تولید صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است. رد پای شفاف امیرمنصور آریا را از سال 89 می توان در هیات مدیره این شركت مشاهده كرد و علی الظاهر تغییراتی نیز در هیات مدیره رخ نداده است.

اینها به جز پروژه تاسیس بانك آریاست كه طبق قانون بانك داری سرمایه اولیه اش باید 400 میلیارد تومان باشد كه 50 درصد سرمایه اش اموال غیرمنقول و املاك باشد كه احتمالاً پس از خرید این شركت ها از محل اعتبارات گشورده شده بانك صادرات، بر روی زمین های این كارخانجات به عنوان اموال غیرمنقول بانك آریا و بخشی از نقدینگی این شركت ها به عنوان اموال منقول بانك آریا مورد بهره برداری برای دریافت مجوز نیم ساعتی بانك اقدام شده است! به هر حال باید هوای شخصی كه رئیس دفتر رئیس جمهور با موافقت رئیس جمهور، دستور تسهیل امورش در حوزه های اقتصادی می دهد را داشت و چرا باید بررسی می شد كه عقبه این پولها چیست و هر كس این شرایط را داشته باشد، در ایران صاحب بانك می شود؟!

از اینها كه تمام شركت های امیرمنصور آریا هم نیست كه بگذریم، مسئله تكان دهنده این است كه چنین اتفاقاتی ظرف یك ساعت یا یك روز یا یك هفته یا ماه یا یك سال رخ نداده، بلكه چند سال این اتفاقات در حال وقوع بوده و این گروه و به طور خاص «مهرگان. ا . خ» هیچ نگرانی برای دستگیری نداشته كه اگر نگرانی داشت، بخش اعظم این سه هزار میلیارد تومان را از كشور خارج می كرد و دست به سرمایه گذاری بلندمدت و خرید و ایجاد صنایع برای خود از محل بیت المال نمی زد و در واقع این گروه حتی تصور نمی كرده كوچكترین گزندی به آن وارد شود و جعل 180 توافقنامه تضمین پرداخت اعتبار ارزی اش (LC) هایش در بانك صادرات (بنابر ادعای جهرمی) علنی شود.

بنابر این، همزمان با اینكه اموال این شركت ها مصادره شده و به بیت المال باز گردانده می شود، باید در پی محاكمه اشخاصی بود كه پشت این اسامی نه چندان مطرح بوده اند و امنیت را برای عوامل این شبكه تضمین كرده بودند تا اینها با خیال راحت از سال 86 این حركت را آغاز كنند و در سال 1388 به 80 میلیارد تومان، سال 89، 800 میلیارد تومان سرمایه در اختیار گرفته و در نهایت سال 90، 2 هزار و 800 میلیارد تومان اختلاس كنند و چه بسا اگر یكی این وسط مشكوك نمی شد، این داستان همچنان ادامه داشت.

آیا حتی یك چهره كلیدی كه دستور چنین همكاری با این اشخاص را صادر كرده، در این پرونده دستگیر می شود و یا یكی از متهمین این پرونده به عنوان اخلال در نظام اقتصادی ایران كه معادل محارب است، به مجازات اعدام یا حبس ابد محكوم می شود؟! هرچند... اما امید است كه چنین شود و با حبس های 10 الی 20 سال و جریمه های نقدی، سر و ته ماجرا هم آورده نشود، چرا كه در این صورت نباید انتظار حفظ اعتماد عمومی را داشت. چه اشكالی دارد مسئولان به درخواست دكتر احمدی نژاد در سفر اخیر اردبیل پاسخ مثبت دهند و همان گونه كه وی گفت هرمسئولی در هر مقامی نقش داشته را مورد رسیدگی قضایی قرار دهند، از اسفندیار رحیم مشایی همین امروز تحقیق شود و در خصوص صدور نامه مورد پیگرد قرار بگیرد و همچون كشورهای اروپایی چون فرانسه كه رئیس جمهور را دادگاهی می كنند یا كمونیستی چون چین كه وزیر را اعدام می كنند، ... و ... و ... دانه درشت ها هم تا تكمیل تحقیقات به بازداشتگاه اوین منتقل شوند؟.... آها، یادم نبود اعضای كابینه خط قرمز بودند!

منبع آينده نيوز:

http://ayandenews.com/news/36375/