۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

دوست نزدیک سینا آرامی

مهران.م

من یکی از دوستان بسیار بسیار نزدیک سینا آرامی هستم. من و سینا برای سخنرانی خاتمی به حسینیه جماران رفته بودیم که با نیمه کاره ماندن سخنرانی و حمله وحشیانه بسیجی ها به حسینیه و شکستن شیشه ها و ضرب و شتم مردم توسط بسیجی ها سینا در صدد فیلم برداری از صحنه بر آمد که مورد توجه بسیجی ها قرار گرفت که پس از کتک زدن سینا با باتوم او را به یک ون انتقال دادند. فردای آن روز یعنی روز عاشورا خبر فوت سینا به خانواده اش داده میشود و به آنها گفته میشود چنانچه این ماجرا رسانه ای شود فرزند دیگر آنها را خواهند کشت که همین باعث ترس و سکوت خانواده شان میشود و از دادگاهی کردن پرونده فرزندشان خودداری میکنند. از طرفی عمق این فاجعه به حدی بود که مردم لنگرود گیلان تحت تاثیر قرار گرفته و خواستار قصاص قاتل سینا شدند که بسیجی ها از ترس افزایش اعتراضات محل سکونت خانواده وی را به اجبار از لنگرود به کرج انتقال دادند. این رژیم هر کاری را برای خفه نگهداشتن مردم انجام داده است چه برسد به خانواده این شهید ... احتمال اذیت و آزار خانواده و دوستان وی توسط رژیم هست و امیدوارم مرا درک کنید. و اگر من به افشا این شهید گمنام پرداختم به خاطر دوستی نزدیکیست که با هم داشتیم و سکوتم باعث عذاب وجدانم میشد. زمانی که من برای تدفین سینا به وادی لنگرود رفتم آثار ضربه باتوم به سر دیده میشد و همچنین شلاق با کابل نیز مشهود بود و کنده شدن ناخن های دست و پا نیز معلوم بود و سوراخ هايی مانند سوراخ مته در استخوان های سینا مشخص بود و از همه وحشتناک تر خالی شدن شکم وی که به دلیل شلیک گلوله از پهلوی راست و خروج آن از پهلوی چپ بود. خواهشا با اعلام و رسانه ای شدن این شهید ماهیت رژیم تشنه به خون جوانان بیدار ما را آشکار کنید تا همه بفهمند که رهبری که ادعای حکومت علی را دارد حتی دادگاهی برای گرفتن حق این شهید برگذار نمیشود . و تنها دلیلم برای انتخاب سایت شما پر بیننده بودن و اهمیت دادن به ایمیل خوانندگانتان میباشد و مطمئن هستم که شما خون این شهید گمنام سبز را پایمال نمیکنید . . .

منبع سايت جرس

http://www.rahesabz.net/story/14275/

سپاه پاسداران؛ از حفظ تا ذبح آرمانها؟!

یلدا آراسته

جرس: سردار حسین علایی به بهانه سالگرد تاسیس سپاه پاسداران با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، گفتگو کرد. به نظر وی که اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه بوده است و سابقه ریاست ستاد مشترک سپاه و قائم‌مقامی وزارت دفاع و ریاست سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع را به عهده داشته است این نهاد نیاز به بازگشت به آرمان های امام دارد.

وی در این گفتگو گفته است : " سپاه نیاز دارد که دائم در معرض اندیشه های امام قرار گیرد و سپاه بیش از هر سازمان دیگری نیاز دارد که امام و اندیشه های امام را درست بشناسد و در عین حال اندیشه های امام را به صورت سیستمی ببیند."

وی همچنین تاکید می کند: "سپاه باید مراقبت کند که همیشه مقبول و مورد تایید مردم باشد و با رفتارهایی که از خودش بروز می دهد، همان اعتماد و اطمینانی که سپاه در گذشته و به خصوص در دوران جنگ در حد اعلاء داشت را حفظ کند."

این سخنان در حالی عنوان می شود که سپاه پاسداران در حوادث بعد از انتخابات سال گذشته رسما اعلام کرد که مسوولیت امنیت شهر ها را در دست داشته است و مردم این نهاد را مقصر بسیاری از زخمی ها ، کشتار ها و سرکوب شدید مردم می دانند .

نهادی که روزگاری قرار بود در کنار مردم باشد چنان از آنها فاصله گرفت که چیزی جز هراس باقی نمانده است .

برای حفاظت از آرمان ها

اردیبهشت ماه 1357 سپاه پاسداران انفلاب اسلامی به فرمان آیتالله خمینی تشکیل شد.

این نهاد زیر نظر دولت موقت فعالیت می کرد. هدفی که برای این سازمان در نظر گرفته شده بود حمایت و حفاظت از آرمان های انقلاب اسلامی بود .

اصل 150 قانون اساسی نیز در خصوص سپاه پاسداران می گوید : " سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشكیل شد، برای ادامه ی نقش خود در نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پا برجا می ماند. حدود وظایف و قلمرو مسؤولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسؤولیت نیروهای مسلح دیگر با تأكید بر همكاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین می شود."

در کنار ارتش

نظر آیت الله خمینی در آن زمان این بود که ارتش باید نیروی خود را بر روی دفاع از مرزها متمرکز کند و کار سپاه نظارت بر داخل و جلوگیری از خرابکاری های در داخل بود.

به هر حال درهشت سال جنگ میان ایران و عراق سپاه پاسداران که در آن زمان دیگر فرمانده ای داشت و نیروهایی آموزش دیده، پا بپای ارتش و گاهی جلوتر ازآن قدم برداشت .

مجهزتر از ارتش

سپاه پاسداران که به گفته محسن رفیق دوست در زمان جنگ اسلحه اش را از کره و فلسطین می خرید این روزها از نظر تجهیزات گامی فراتر از ارتش است .

در این سالها که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد سپاه پاسداران توانست آنقدر از نظر تسلیحات نظامی پیشرفت بکند که با کوچکترین تهدیدی، موشکی جدید امتحان کند و یا مانور دریایی بدهد که نشان از این دارد که می تواند خطری باشد برای کشورهای دشمنی که در منطقه هستند .

اما این پیشرفت ها به همین جا ختم نشد. پای سپاه پاسداران به سیاست ایران باز شد . در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری سپاه پاسداران تلویحا از محمود احمدی نژاد حمایت کرد.

هرچند که سرداران این ستاد اعلام کردند که چهار سال پیش هم از احمدی نژاد حمایت کرده اند.

با این کار پا روی فرمان آیت الله خمینی گذاشته شد که نظامیان را از ورود به سیاست منع کرده بود.

اتهام انقلاب مخملی

یدالله جوانی رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران، نخستین کسی بود که در خرداد ماه سال گذشته میر حسین و طرفدارانش را به را ه اندازی انقلاب مخملی متهم کرد.

هنوز انتخابات آغاز نشده بود که وی اعلام کرد: "هر حرکتی برای انقلاب مخملی در ایران در نطفه خفه خواهد شد."

و این اتهام به دلیل آن بود که هواداران میر حسین موسوی از رنگ سبز استفاده می کردند.

شهر در دست آنها

سرتیپ عبدالله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول الله نیز چند ماه بعد از انتخابات اعلام کرد که نیروهای بسیجی به درخواست نیروی انتظامی روز 23 خرداد وارد عمل شدند، اما از 25 خرداد تمام مسئولیت بر عهده سپاه و نیروهای بسیجی گذاشته شد، که تا 25 مرداد ماه ادامه داشت.

 

این زمانی است که در طول آن بزرگترین گردهمایی های معترضین شکل گرقته بود و زخمی ها و کشته های زیادی بر جا گذاشته بود که عملا مسوولیت آن با سپاه پاسداران است.

اتهام بر اندازی

تیر ماه مجتبی ذوالنوری جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران، میر حسین موسوی را متهم کرده که با جمع کردن استادان دانشگاهها 52 محور برای ادامه نهضت پس از انتخابات تعیین کرده که یک مورد آن برای محاکمه در دادگاه انقلاب کافی است.

او در همان جلسه هاشمی رفسنجانی را نیز متهم کرد که به همراه محمد خاتمی رئیس جمهور سابق، میرحسین موسوی و مهدی کروبی  با تشکیل کمیته صیانت از آرا در "طراحی فتنه های اخیر " دست داشتند.

تهدید مردم

اما دامنه این مخالفت ها به سران جنبش سبز ختم نشد و کار به آنجا رسید که سپاه پاسداران بارها مردم معترض را تهدید کرد که اگر در اجتماعات شرکت کنند با آنها برخورد می شود .

26شهریورماه و پیش از راهپیمایی روز قدس، سپاه پاسداران در بیانیه ای اعلام کرد که با کسانی که در روز قدس "شعار انحرافی "بدهند یا "نماد سبز "همراه داشته باشند، برخورد خواهد کرد.

در آستانه 13 آبان نیز سپاه پاسداران بیانیه ای منتشر کرد و درآن از مردم خواست تا در این راهپیمایی شرکت کنند و تنها شعار مرگ بر امریکا سر بدهند.

سردار علی فضلی فرمانده سپاه تهران پیش از 16 آذر اعلام کرد که آمادگی برخورد با هرگونه ناآرامی را دارند.

و این در حالی بود که برای تمام این مراسم رهبران جنبش سبز مردم را به حضور در راهپیمایی ها دعوت کرده بودند .

سپاه پاسداران ایران مسوولیت بسیاری از دستگیری ها را برعهده گرفت و بسیاری از زندانیان پس از آزاد شدنشان گفتند که تحت نظارت نیروهای سپاه بوده اند.

تازه ترین تهدید

اما این تهدیدها و دستگیری ها پایان نیافته است و با نزدیک شدن سالگرد انتخابات سپاه پاسداران تهديد کرد در صورتی که معترضان بخواهند به مناسبت سالروز ۲۲ خرداد موج جديدی از اعتراضات را آغاز کنند در اقدامی قريب الوقوع " ليدرها و محرکان " اعتراضات را بازداشت می کند.

سايت "بصيرت " رسانه اينترنتی دفتر سياسی نمايندگی ولی فقيه در سپاه پاسداران به نقل از "يک مقام آگاه " از آنچه " تلاش جريان فتنه برای ايجاد موج جديدی از تلاش های آشوب طلبانه " و " اختلال درامور و زندگی مردم " خوانده ، خبر داده است.

اين مقام آگاه ادعا کرد که معترضان قصد دارند "به بهانه مناسبت های مختلف بويژه ۲۲ خرداد " و " مناسبت های مختلف " موج جديدی از اعتراضات را " کليد بزنند " معترضان را به بازداشت تهديد کرد و مدعی شد که "با تلاش‌های صورت گرفته نهادهای مربوط طی يک ساله گذشته تمامی ليدرها وعوامل اغتشاش در مناسبات يک سال گذشته شناسايی و طی هفته های آتی دستگير خواهند شد. "

سپاه پاسداران که قرار بود تشکیل شود تا حافظ منافع انقلاب اسلامی باشد در برابر بیگانگان ، بزرگترین سرکوب گر مردم معترضی شد که بعد از 30 سال از پیروزی انقلاب دنبال رای خود می گشتند.

ارتشی دیگر در درون

اما این نهاد در این سالها تنها سرگرم آماده سازی سلاح و تجهیزات نظامی نبود، فروردین ماه سال گذشته سپاه پاسداران اعلام کرد که "ارتش سایبری " دارد که با متخلقان اینترنتی برخورد می کند

خرداد ماه این ارتش سایبری کاربران اینترنتی را تهدید کرد چنانچه دست به انتشار اخبار در فضای سایبری بزنند یا مطالبی منتشر کنند که تحریک آمیز باشد و مردم را به شرکت در راهپیمایی ها تشویق کنند با آنها برخورد خواهد شد.

احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی قبلا اعلام کرده بود که تمام اس ام اس ها و ایمیل ها کنترل می شود.

اما نیروی انتظامی هیچ گاه خبری از لشگر سایبری خود نداده است و به نظر می رسد که کنترل ایمیل ها و اس ام اس ها به عهده سپاه پاسداران باشد که از سهامداران عمده وزارت ارتباطات است.

فعالیت در عرصه پول

سهامدار عمده وزارت ارتباطات تنها بخش کوچکی از فعالیت اقتصادی سپاه پاسداران است.

اول مهر ماه سال گذشته شورای پول و اعتبار اساسنامه موسسه مالی و اعتباری انصار را برای تبدیل به بانک تصویب کرد و اولین بانک وابسته به سپاه پاسداران ایران به زودی فعالیت خود را از سر می گیرد.

بهمن ماه نیز آمریکا دامنه تحریم ها علیه سپاه پاسداران را گسترش داده و یک مقام ارشد این نهاد و چهار شرکت وابسته به آن را به فهرست تحریم های یکجانبه خود اضافه کرده است.

وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که تحریم های جدید بر قرارگاه سازندگی خاتم الانبیای سپاه متمرکز است.

چهار شرکتی که تحریم شده اند عبارتند از: موسسه های مکین، رهاب، فاطر و مهندسین مشاور ایمن سازان.

استوارت لیوی، معاون امور تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه داری آمریکا، سپاه را متهم کرد که از طریق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و موسسه های یاد شده ارتباطش را با جهان خارج حفظ می کند.

اما این باز هم بخشی از فعالیت اقتصادی این نهاد است و کارشناسان اقتصادی معتقد هستند که نفوذ این نهاد در اقتصاد ایران بسیار زیاد است.

سپاهی برای تمام دنیا

پنتاگون ادعا کرد که سپاه پاسداران بر حضور خود در آمریکای لاتین، به ویژه ونزوئلا افزوده است.

آسوشییتدپرس گزارش داد ، در گزارش وزارت دفاع آمریکا برای کنگره در مورد قدرت نظامی ایران آمده سپاه قدس "ظرفیت‌های عملیاتی را در سراسر جهان حفظ می‌کند"

این گزارش می‌افزاید سپاه قدس "در خاورمیانه، شمال آفریقا به خوبی جاگیری کرده، و در سال‌های اخیر شاهد حضور فزاینده این نیرو در آمریکای لاتین بوده ایم".

حضور نیروهای سپاه در دنیا مسئله است که همواره مطرح بوده و هیچ گاه با مخالفت و تکذیب نیروهای سپاه مواجه نشده است .

با همه این پیشرفت ها در تمام وجوه اما به نظر نمی رسد که هدف اولیه از برقراری چنین نهادی دنبال کردن این اهداف بوده باشد .

4 تیر 1358 جمعی از پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دیدار آیت الله خمینی رفتند.

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در این دیدار که در محل اقامت آیت الله خمینی در قم صورت گرفت، وی ضمن بیان مبانی پاسداری، به آنها خطر سوءاستفاده از قدرتشان را گوشزد کرد.

 آیت الله خمینی در بخشی از سخنان خود آورد :" مبادا خدای نخواسته یک انحرافی حاصل بشود و به نام پاسدار اسلام به برادران خود تعدی کنید."

تیر ماه 30 سال بعد از این تذکر، جوانان ایرانی در خیابان ها در برابر گلوله های نیروهای بسیج و سپاه قرار گرفتند، کشته شدند یا به زندان رفتند.

و این در حالی بود که چند وقت مانده به سی امین سالگرد این سخنرانی آیت الله خمینی همین نیروها به کوی دانشگاه حمله کردند و با قدرتی که در این سی سال به آن افزوده شده بود خون جوانانی را به گردن گرفتند که می خواستند قانون اساسی رعایت شود که سپاه نیز مشروعیتش را از همان جا می آورد.

منبع سايت جرس

http://www.rahesabz.net/story/14269/

کروبی: مردم بدانند ما به مبارزه خود ادامه می‌دهیم

کروبی: برای راهپیمایی تقاضای مجوز کرده ایم.

برای تحقق قانون اساسی به مبارزه ادامه می دهیم

جرس:مهدی کروبی گفت: «تقاضای صدور مجوز برای راهپیمائی کرده‌ایم».

این اظهارات که هنوز متن کامل آن منتشر نشده است در مصاحبه‌ای با هفته نامه آلمانی اشپیگل بیان شده است.

گفته می شود تقاضای این مجوز برای سالگرد انتخابات مهندسي شده است.

این بخش امروز در تعدادی از سایتها ی خبری از جمله سحام نیوز منتشر شد.

وی افزود: «هرچند آرامش بازگشته‌ است، اما جامعه فقط منتظر یک جرقه است».

مهدی کروبی در گفتگو با اشپیگل گفته است: «مردم بدانند ما به مبارزه خود ادامه می‌دهیم. مبارزه ما نه علیه این جمهوری است، بلکه برای رعایت قانون اساسی است که در آن آزادی عقیده و دمکراسی تصریح شده است.

منبع سايت جرس

http://www.rahesabz.net/story/14291/

خانوادۀ کیانوش آسا خطاب به رئیس دانشگاه

برای آزادی همکلاسی های زندانیِ کیانوش اقدام کنید

به گزارش سامانه خبریِ تحول سبز، خانوادۀ آسا در نامۀ خود به رئیس دانشگاهِ علم و صنعت، ضمن بیان این نکته که "در دانشگاهی که شما ریاست آنرا بر عهده داشته و دارید تعدادی از دانشجویان به دلیل انجام مراسم بزرگداشت برای کیانوش، به عنوان همکلاسی و دوست خود و از همه مهمتر فرزند این ملت که بیگناه به خون غلطید، مورد تهدید یا بازخواست قرار گرفته، بازداشت شده و یا ادامه تحصیل آنان با تعلیق و محرومیت مواجه شده است"، خاطرنشان ساختند "از شما مصرانه درخواست می نماییم از تمامی امکانات و اختیارات خود و دانشگاه برای برداشتن این محدودیت ها و شکستن احکام سنگین انظباطی که همانا رضایت خداوند، شادی روح کیانوش و تسلی خاطر خانواده آسا را به دنبال دارد از هیچ کوششی دریغ نورزید و برخوردهای سخت، غیر اصولی و غیرمدبرانه ای که بعد از خرداد ماه تا کنون، علیه آن دانشگاهیان صورت گرفته اصلاح وجبران نمایید."

خانوادۀ آن شهیدِ اعتراضاتِ سبزِ مردم ایران، خطاب به رئیس دانشگاه علم و صنعت خاطرنشان ساختند: "آقای جبل عاملی! آیا بهتر نبود در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد، که اگر آن جنایت رخ نمی داد کیانوش هم حاضر می بود، از او به عنوان دانشجوی آن دانشگاه یاد نموده و همچنانکه در نامه اشاره داشتید در راه تحصیل علم، تا آخرین لحظۀ حیات کوشا بود به احترام صندلی خالیش یک دقیقه سکوت می کردید؟! آیا صحیح بود که، مانع شُدید تندیس کیانوش در کنار تندیسهای دیگر دانشجویان هم‌دوره ای خود قرار گیرد؟ غافل از اینکه تندیس او در روح و جان دانشگاهیان و هموطنانش به یادگار می ماند. آیا تلاشهای انجام شده از سوی برخی مدیران آن دانشگاه در جهت حذف نام کیانوش در اکثر امور مربوطه عمل پسندیده‌ای بوده؟ و این اعمال و رفتارها تا کنون نتایجی داشته است؟ به یقین رفتارهای همه ما در هر شرایط و جایگاهی، یک پاسخگویی جدی نه صرفاً در برابر افراد، بلکه در برابر خداوند و وجدانهای بیدار جامعه به دنبال خواهد داشت."

این خانوادۀ داغدارِ خطۀ غرب کشور، در پایان این نامه، تقدیر و تشکر قلبی خود را از یکایک "اساتیدی که در طول شش سال دوران دانشجویی، که نقش ارزنده‌ای در رشد و بالندگی علمی، فکری و اجتماعی او بر عهده داشتند"، ابراز داشته و نوشتند:

"دلجوئیها و همدردیهای آن بزرگواران و دوستان دانشگاهی را بر دیدگان خود قرار داده، دستان پر مهر آنان را به گرمی می فشاریم و مدیران دانشگاه علم و صنعت را به برخورد درست، منطقی و عاقلانه توأم با دوراندیشی و بیان واقعیت فرا می خوانیم. خداوند به همه ما توفیق گام نهادن و کوشیدن در راه حقیقت و پاکی عطا کند تا در گذر زمان نام نیک و ارزشمندی از ما بر جای بماند."

شهید کیانوش آسا متولد فروردین ۱۳۶۳در کرمانشاه،دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمیدر دانشگاه علم و صنعت ایرانبود. وی در جریان تظاهرات دوشنبه ۲۵خرداد۱۳۸۸در میدان آزادیتهرانناپدید شد و روز سوم تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانهٔ پزشکی قانونی توسط خانواده‌اش شناسایی شد، وی در اثر اصابت دو گلوله جان باخت.

جرس: در پیِ ارسالِ نامۀ دلجوئیِ دکتر جبل عاملی، رئیسِ دانشگاهِ علم و صنعت ایران به خانوادۀ شهید کیانوش آسا، دانشجویِ نخبۀ آن دانشگاه که در جریان اعتراضاتِ بعد از انتخابات ریاست جمهوری به شهادت رسید، آن خانواده طی نامه ای سرگشاده خطاب به آن ریاست، از برخی عملکردها و مواضع دوگانۀ وی طی ماههای اخیر انتقاد کردند.

منبع سايت جرس

http://www.rahesabz.net/story/14299/

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

سرکوب ها جلو پیشرفت جنبش سبزرا نگرفته

مووی: نوکر ولی نعمتِ خود را نمی کشد

در روزهایی که رفتار های سیاسی گردانندگان جمهوری اسلامی توجه رسانه های داخلی و خارجی را به خود جلب کرده واخباری مبنی بر تحت فشار بودن فعالان سیاسی و روزنامه نگاران برای مصاحبه علیه موسوی و جنبش سبز نیز منتشر شده است، میرحسین موسوی ضمن سخنانی به صراحت مواضع خود را درباره رفتارهای حکومت اعلام و تاکید کرد که "اگر می گویید حکومت نوکر مردم است، نوکر ولی نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان نمی اندازد، او را محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام خواسته ی مردم مطرح نمی کند."

میرحسین موسوی که در دیدار با اعضای کمیته دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سخن می گفت تصریح کرد:"ما دیگر نیازی نداریم برای نشان دادن دلایل این وضع به جای دور یا تحلیل های پیچیده برویم. کافی است به زندان ها نگاه کنیم و ببینیم چه تعداد از خدمتگزاران و روزنامه نگاران و زنان و مردان کارآمد کشور را به بهانه های واهی راهی زندان کرده ایم و پروژه ی اعتراف گیری راه انداخته ایم و هم اکنون هم که به تعداد اندکی از زندانیان مرخصی داده شده است، آن ها زیر فشار هستند که اگر می خواهند به زندان برنگردند، مصاحبه کنند و این در حالی است که به طور مدام رسانه های مردمی و مستقل زیر فشار هستند."

او ضمن انتقاد از رفتار "غیرقانونی دولت و قوه قضاییه» در توقیف رسانه ها و مطبوعات منتقد دولت افزود: "بنده چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان که در قانون اساسی آمده است نمی بینم فلذا باید علاقمندان به جنبش سبز خود را با شرایط موجود تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را برای بسط آگاهی و گسترش رسانه ها پیدا کنند. گذشته از آن همه ی ما امروز باید در محیط فعالیت و خانه ی خود یک رسانه باشیم."

نخست وزیر دوران جنگ در ادامه خاطرنشان کرد: "هر منفذی که بسته می شود بلا فاصله باید پنجره های دیگری گشوده شود. هر روزنامه ای که بسته می شود، راه انتشار یک روزنامه ی دیگر در چهارچوب قانونی جستجو شود. هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع حقوق مردم باید راه اندازی شود. این تنها راه است و ما بیشماریم و ما می توانیم این کار را انجام دهیم. باید توجه کنیم راه کوتاه نیست. ما باید یاد بگیریم که فعالیت های بحق سیاسی خود را با زندگی روزمره ی خود در این جا و آن جا، توامان اداره کنیم. عظمت جنبش از ابتکار افراد معدودی نابغه برنمی خیزد."

وی سپس در انتقاد از عملکرد حاکمیت طی 10 ماه گذشته و سیاست سرکوب و کشتار مردم گفت: "اگر می گویید حکومت نوکر مردم است، نوکر ولی نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان نمی اندازد، او را محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام خواسته ی مردم مطرح نمی کند. شما بگذارید برای آنکه صدا و سیما رسانه ی ملی باشد، ملت بیاید در آن رسانه صحبت کند. نه آنکه حتی یک مناظره ی ساده و کنترل شده را طاقت نیاورید."

او همچنین ضمن تاکید بر مواضع و راهکارهای پیشین اش، برای خروج از بحران موجود در کشور تاکید کرد: "ما می گوییم قرار بود قرائتی رحمانی از اسلام را که سایه ی مهربانی و تحمل را در کشور باز کند داشته باشیم نه اقدامات ضد دینی اعتراف گیری و ماجراهای کهریزک و خوابگاه های دانشجویی و فجایع سی خرداد و عاشورا و دیگر روزها را. و الان هم می گوییم راه حل مسائل دستکاری آمار تعداد شهدا و پرکردن زندان ها نیست بلکه راه، رسیدگی به خانواده های شهدا و باز کردن در زندان ها و آزاد کردن رسانه ها و انتخابات آزاد رقابتی غیر گزینشی است."

سرکوب ها نتوانست جلوی جنبش سبز را بگیرد

کاندیدای اصلاح طلب و معترض دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در بخش دیگری از اظهاراتش در دیدار با اعضای کمیته دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سرکوب جنبش سبز از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی پرداخت و گفت: "سرکوب ها نتوانسته است جلوی پیشرفت جنبش سبز را در دانشگاه ها بگیرد بلکه شرایط موجود باعث شده است نفوذ اهداف جنبش سبز در دانشگاه ها عمیق تر شود و امروز در دانشگاه ها فعالیت سیاسی توام با عقلانیت درحال گسترش است. بحث های واقع بینانه در مورد نقاط ضعف و قدرت توام با استقامت و تامل برای ادامه ی راه سبز حیاتی است."

وی در ادامه این بخش از اظهاراتش تصریح کرد: "علت اینکه موج گسترده ی دستگیری ها منجر به توقف جنبش سبز نشده است همان واقعیتی است که در شعار کلیدی مردم یعنی "ما بیشماریم" تبلور یافته است. این شعار بسیار مهم است. در سطح دانشگاه ها سه و نیم ملیون دانشجو حضور دارد که اکثریت قریب به اتفاق آنان می دانند راه سرافرازی کشور گسترش امواج سبز آگاهی و مسئولیت در میان توده های ملیونی مردم است. دانشجویان فرزندان مردم هستند و به خوبی آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را تاکنون انجام داده اند."

میرحسین موسوی با اشاره به کثرت گرایی جنبش سبز تاکید کرد: "کسانی که سرکوب می کنند مسیر خود را طوری تعریف کرده اند که بخش کوچکی از ملت را در داخل خود جا می دهد و به همین دلیل حتی در بهشت زهرا هم با اسلحه و باتوم ظاهر می شوند و ما راه سبز را طوری باید تعریف و معرفی کنیم که همه ی هفتاد ملیون جمعیت کشور حتی مخالفان ما را در بربگیرد."

او همچنین با بیان اینکه "عظمت جنبش از فعالیت انسان های بی شماری ناشی می شود که آشکار و پنهان در حدی که می توانند در گشوده کردن این راه به آینده ی سبز کمک می کنند" تصریح کرد: "همه باید بدانند که ما می خواهیم کار درست انجام دهیم. ما می خواهیم از کرامت ذاتی انسان ها دفاع کنیم. ما می خواهیم مفهوم ملت ایران مساوی یک پادگان و یا یک گروه اندک تلقی نشود. ایران یعنی بیش از هفتاد میلیون شهروند آزاد و با فرهنگ و اعتقادات رنگارنگ. ما از این کثرت و تنوع نمی ترسیم. ما اصولگراها را دوست داریم همانطور که همه ی اقشار ملتمان را. و همه ی فرهنگ های موجود را. و همه ی قومیت ها و همه ی زبان ها را دوست داریم."

راه حل مشکلات انحراف اذهان عمومی نیست

میرحسین موسوی در بخش دیگری از اظهارات روز گذشته اش به انتقاد از سیاست های دولت مستقر در عرصه مختلف پرداخت وبار دیگر همچون زمان پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد که: "راه حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور اقتصاد صدقه ای نیست."

وی در ادامه این بخش از اظهاراتش با کنایه به وعده های مقامات دولت محمود احمدی نژاد در ارتباط با کاهش نرخ بیکاری و تورم افزود: "شما در مورد وضعیت نیروی کار کشور دقت کنید. بنده واقعا وقتی با این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن، قول نرخ بیکاری پنج درصد را می شنوم حیرت می کنم. این روندها اگر ادامه یابد، در آینده سند چشم انداز بیست ساله یک شوخی که برای گول زدن مردم تهیه شده است تلقی خواهد شد و نه یک سند معتبر برای نشان دادن راه پیشرفت کشور."

نخست وزیر سابق کشور در این بخش از گفته هایش، اظهارات اخیر محمود احمدی نژاد درباره وقوع زلزله در پایتخت و لزوم خروج بیش از 5 میلیون نفر را، موضوعی برای منحرف کردن اذهان مردم از مسایل اصلی دانست و خاطر نشان کرد: "همه بدانند که راه حل مشکلات کشور در منحرف کردن اذهان مردم از مسائل اساسی نیست. حکومت باید همیشه به فکر زلزله ی پایتخت باشد، نه آنکه خوابنما شود که زلزله ای بزرگ در راه است. در حالی که دولت، مدیریت و قدرت جابجایی حتی چند هزار نفر در تهران را ندارد، نباید با لفظ آمرانه از خروج پنج ملیون نفر از مردم تهران صحبت کند."

آقای موسوی برنامه تشویقی دولت احمدی نژاد برای افزایش جمعیت کشور و این گفته او که "دولت توان اداره 150 میلیون نفر را دارد" را نیز مورد انتقاد قرار داد و افزود: "شما اول نم نم ببارید و سپس غرش رعد و برق را داشته باشید. شما یک رشد معقول را برای رفاه و آموزش و بهداشت مردم داشته باشید و سپس تبلیغ افزایش نرخ جمعیت کشور را بکنید."

میرحسین موسوی با بیان اینکه "امروز سیاست های بدون حساب و کتاب و خیال پردازی ها کشور را در مقابل تهدیدات خارجی قرار داده است" تصریح کرد: "درست است که همه ی ملت ما آماده است در مقابل هر نوع تهدید بیگانه متحد بایستد، ولی در عین حال مسببان این شرایط در داخل را فراموش نخواهد کرد."

وی همچنین خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی گفت: "بنده توصیه می کنم که به جای آنکه ناممکن جابجایی پنج ملیون نفر از تهران را بدهیم، ضمن اقدامات درست و سنجیده، برای مواجهه با هر خطر ناشی از بلایای طبیعی تلاش کنیم که خطر بلایای خارجی خودساخته را از سر ملت دور کنیم. فکر نکنیم مردم گفته ها و اعمال ما را فراموش می کنند. مردم حتی نسبت به سرنوشت کرم ها و لاک پشتی که به فضا فرستادید، حساسند و می خواهند بپرسند نتایج تحقیقات در مورد این حیوانات بی گناه به کجا انجامید."

دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۹

http://www.roozonline.com/uploads/pics/trans_03.gifبهرام رفیعی

منبع سايت روز آنلاین

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2010/april/19//-af4b2a0e93.html


شرح شکنجه های جسمی، جنسی و روحی زندانیان سیاسی اوین در نامه به مراجع

تقریبا تمام زندانیان در بند 350 اوین بارها مصادیق عدم استقلال دستگاه قضایی را از زبان بازجویان و پرسنل وزارت اطلاعات شنیده اند

جرس: جمعی از زندانیان سیاسی اوین طی نامه ای خطاب به مراجع شرح مفصلی از شکنجه های جسمی ، جنسی و روحی که در طی بازداشت بر آنان وارد شده، نوشته اند و در پایان این رنج نامه گفته اند،"در تاریخ تشیع همواره امید آنان که مورد ستم واقع شده اند به روحانیت بوده است تا با حضور موثر خود و مقابله با ظلم، حقانیت و ظلم ستیزی اسلام را برای جهانیان به نمایش بگذارد. اگر اکنون شما بزرگواران به احقاق حق مظلوم نشتابید بیم داریم که چهره مبارکِ دین عزیز اسلام برای نسل امروز که جویای حق و حقیقت است و بخصوص نسلهای بعد، خدشه دار شود." متن کامل این نامه خطاب به مراجع که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته ، در زیر می آید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مراجع عظام تقلید

حضرات آیات صانعی, بیات، دستغیب، سبحانی، اردبیلی ، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی

دیدار آیت الله صادق آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه با برخی از شما عزیزان انگیزه ای شد تا طی نامه ای گزارشی از روند دادرسی های اخیر زندانیان سیاسی را از بند 350 زندان اوین و جایی که نزدیک به 200 نفر از قربانیان این دادرسی ها در آن بسر می برند به استحضار شما گرامیان برسانیم. در این گزارش سعی می کنیم محورهایی که در توصیۀ شما حضرات، به آقای لاریجانی بر آن تاکید شده بود اشاره کنیم:

 

1. استقلال دستگاه قضایی؛

به استحضار شریف می رسانیم تقریبا تمام زندانیان در بند 350 اوین بارها و بارها مصادیق عدم استقلال دستگاه قضایی را از زبان بازجویان و پرسنل وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران شنیده اند و سپس خود به تجربه این معضل را درک کرده اند. در مدت حضور در بازداشت و زندان بازجویان مکرراً به زندانیانی با چشم و بعضاً دست و پای بسته بر اینکه قضاوت قضایی از سوی قضات نیست و قاضی ها در این خصوص هیچ کاره اند تاکید کرده اند و بسیاری از متهمین حتی پیشاپیش از میزان محکومیتشان توسط بازجوها مطلع شده اند و عجبا که در دادگاه ها دقیقا همان احکام صادر شده است.

 

حضرات عالیقدر

طبق آنچه از شما آموخته ایم استقلال قاضی به معنای آن است که قاضی با استماع سخنان و ادله و بینات طرفین دعوا و با ارزیابی آن با معیار و موازین اسلامی و حقوقی، بدون توجه ویژه به احدی از طرفین دعوا به قضاوت بنشیند. حال آنکه قضات دادگاه ها بدون توجه به ادلۀ متهمان، کیفر خواست را مبنا قرار داده و بر اساس آن به جای آنکه در جایگاه قاضی بنشیند از موضع مد نظرِ دادستان به محاکمه می پردازند. این امر موجب گشته است در قریب به اتفاق پرونده های رسیدگی شده، نتیجۀ بی قضاوت همان باشد که در کیفر خواست و یا گزارش وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران درج و تقاضا شده است. این امر چگونه با سنت مولایمان حضرت امیر (ع) سازگار است که گفته شده است قاضی حتی در نگاه کردن خود به طرفین دعوا باید عدالت را رعایت کند؟

این عدم استقلال و تاثیرپذیری در دادگاه های بدوی به حدی است که برخی از قضات به صراحت به متهمان و یا وکیلانشان گفته اند که به جهت فشارهای نهادهای امنیتی مجبورند اشد مجازات را در نظر بگیرند و وعده داده اند که در محاکم تجدید نظر این احکام حتما خواهد شکست که این خود اقراری است صریح از طرف قضات بر عدم رعایت عدالت و اصول اسلام.

از دیگر ظلم ها و بی عدالتی های جاری در این روزها می توان به دهها نفر از کسانی اشاره داشت که با آنکه قرار بازداشتشان به قرارهای سبکتر و حتی کفالت تبدیل شده است، با اعمال نظر نهادهای امنیتی کماکان در بازداشتگاه به سر می برند و دادگاه ها با آنکه خودشان قرارها را صادر کرده اند از تودیع وثیقه و یا کفالت امتناع می کنند.

یا در موردی دیگر حداقل چهار نفر از زندانیان با آنکه بعضاً چند ماه است در دادگاه ها دفاع آخر خود را انجام داده اند اما قضات به وکلا و متهمین و یا خانواده هایشان می گویند که نتیجۀ صدور حکمشان مربوط به نهاد امنیتی بازداشت کننده است و تا کنون سپاه یا وزارت اجازه حکم به قاضی نداده است. البته اینکه قضات اعلام کرده اند کاری از دستشان بر نمی آید و همۀ تصمیمات از جای دیگر گرفته می شود در خصوص بسیاری از پروندهای دیگر نیز صادق است.

از بی طرفی قضات نیز صحبتی نمی کنیم که اساساً برای همه کسانی که در دادگاه های اخیر شرکت کرده اند صحبت از بی طرفی قضات مضحک است؛ چرا که قضات در بیشتر مواقع به عنوان نماینده نهادهای امنیتی ایفای نقش کرده اند و در دادگاه ها نه تنها بی طرف نبوده اند بلکه با تهدید و توهین در صحن دادگاه حتی شکل ظاهری یک دادگاه اسلامی را نیز رعایت نکرده اند.

 

2. رعایت اخلاق در دستگاه قضایی؛

و لا یجر منکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. «نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است (سوره مائده، آیه 8)

در دیدار آقای لاریجانی با برخی از شما بزرگواران، رعایت اخلاق در دستگاه قضایی و در مراحل دادرسی به ایشان توصیه شده بود. برای اینکه در جریان رعایت این اخلاق در دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و انتظامی به عنوان ضابطین قضایی قرار گیرید به برخی موارد در این خصوص اشاره می کنیم:

برخی از زندانیان که در اختیار نیروی انتظامی بوده اند با شنیدن رکیک ترین الفاظ که حتی در میان اراذل و اوباش نیز کمتر گفته می شود روبرو بوده اند - که البته سالهاست که فعالان اجتماعی، نسبت به رفتارهای توهین آمیز و بکارگیری الفاظ غیر اخلاقی با شهروندان تذکر داده اند و با اینحال هر کس که گذرش به کلانتری ها و به خصوص اداره آگاهی افتاده با تمام وجود همچنان این بی حرمتی به شهروندان را حس کرده است. اما این بار علاوه بر درگیریهای خیابانی که با فحاشی و باطوم و گاز اشک آور و سنگ و زنجیر به جان مردم افتاده اند، در حاشیۀ بازداشتهای فله ای و چند هزار نفریِ معترضین، چه در کهریزک و چه در آگاهی شاپور، یا در زیرزمین وزارت کشور، علاوه بر به کاربردن رکیک ترین الفاظ و فحاشی های ناموسی در جهت تخریب روحیۀ متهم، در بازجویی های فردی، بازجویان بر تمام مسائل خصوص و شخصی افراد مسلط بودند و در مراحل بازجویی کسانی که خود را کارشناس می خواندند با ورود به حوزه های شخصی افراد حتی به خصوصی ترین روابط خانوادگی متهم وارد می شدند و اینگونه او را تحت فشار گذاشته اند. جهت استحضار حضرات به چند مورد از این موارد که زندانیان بند 350 با آن روبرو بوده اند اشاره می کنم:

تماسهای مکرر و غیر متعارف با خانواده برخی از متهمان؛ بطور مثال در یکی از موارد ظرف 20 روز بازجو با همسر یکی از متهمین، 6 مرتبه تماس گرفته و ضمن پیشنهاد طلاق به همسر محترم آن متهم از وی خواسته برای پیگیری پروندۀ همسرش بطور منظم با وی تماس بگیرد. در موردی دیگر زمانی که یکی از متهمان که از داشتن پدر محروم است و در زندان انفرادی به سر می برده است، بازجو ظرف یک هفته، بیش از 10 مرتبه با مادر وی تماس گرفته بوده است . این مزاحمت به حدی بوده که با آنکه مادر نگران فرزندش بوده است مجبور به جواب ندادن به تماسهای آن بازجو شده است. مورد دیگر در راستای به اصطلاح اعتراف گیری از یکی از متهمین که در اختیار سپاه پاسدارن بوده آنست که تمام پرسنل یک شرکت از یک تا ده روز بازداشت بوده اند تا به دروغ به ارتباط غیر اخلاقی با وی اعتراف کنند تا آزاد شوند. و این در حالی که در عین حال با در اختیار گرفتن آلبومهای خانوادگی متهم و نشان دادن عکسهای خصوصی همسرش، همسر وی را به اتهامات اخلاقی متهم کرده اند و با تهدید به افشای آنها و اعترافات کذب همکارانش، مجبور به اعتراف و بیان نوشته های دیکته شدۀ بازجو در دادگاه های به اصطلاح علنی نموده اند.

در بازداشتگاه امنیتی سپاه که به «2 الف» معروف است شرایط بسیار سخت تری به لحاظ اخلاقی حاکم است از جمله به کار بردن الفاظ رکیک، توهینهای ناموسی، فحاشی های خانوادگی، تهدیدهای جنسی تا جایی است که حتی چند نفر که در حال حاضر نیز در بند 350 به سر می برند را به آزار جنسی از طریق باطوم تهدید کرده و مجبور به در آوردن لباس و شلوار نموده اند. و البته اینها همه در حالی است که بسیاری به دلیل شرم، حاضر به روایت برخوردهای غیر اخلاقی که در موردشان صورت گرفته نیستند.

این در حالی است که در قوانین مصوب در خصوص مراحل تحقیق و بازجویی و بر اساس قانون رعایت حقوق شهروندی، تمامی اعمال و گفتارهایی که منافی عفت و اشاعۀ فحشا و یا با توهین و ارعاب و فریب و امثال آن همراه باشد ممنوع و مرتکب آن باید مجازات گردد. علاوه بر این بستن چشم، رو به دیوار نشاندن و در پشت سر قرار گرفتن بازجو از موارد مصرح در قانون حقوق شهروندی مجلس شورای اسلامی است ولی این امورِ خلاف قانون در نهادهای امنیتی اطلاعات سپاه، امری عادی و رویه ای مرسوم شده است.

 

حضرات آیات عظام

برخی از شما عزیزان در دیدار آقای لاریجانی توصیه فرموده بودید که اجازۀ انتخاب آزادانۀ وکیل به متهم داده شود که لازم است به اجمال گزارشی نیز از برخوردهای صورت گرفته در این زمینه ارائه نماییم:

1. تهدیدهای مکرر قضات به بسیاری از متهمان مبنی بر اینکه اگر با وکیل وارد دادگاه شوند احکام سنگین تری علیه آنها صادر خواهد شد. بیش از پنجاه نفر از کسانی که در این بند به سر می برند با این نوع تهدیدات از طرف برخی قضات روبرو بوده اند به خصوص آقای مقیسه، قاضی شعبه 28 دادگاه، که در عمل نیز چنین کرده است و در مواردی که با اصرار متهم مجبور به پذیرش وکیل شده است زمان دادگاه را ماه ها به تعویق انداخته و سپس احکام سنگینی صادر کرده است و اینگونه با گفتن این جمله که «دیدی گفتم» به وعدۀ خود عمل کرده است.

2. برخی متهمان به عزل وکیل و قبول وکیل تعیین شده توسط نهادهای امنیتی مجبور شده اند. تقریباً تمام کسانی در دادگاه های علنی صحبت کرده و به اصطلاح اعتراف نموده اند با چنین مشکلی روبرو بوده اند.

3. مضحکترین موضوع این است که در موارد زیادی وقتی وکیل متهم برای ثبت وکالت در پرونده به قاضی مراجعه نموده است قاضی گفته است که وزارت یا حفاظت سپاه، که متهم در اختیار آن است، با وکالت شما موافق نیست و وکالت وی را نپذیرفته است.

 

3. بازجویی ها؛

بازجویی ها توسط ارگانها و نهادهای مختلفی از جمله وزارت اطلاعات، سپاه، بسیج و واحدهای مختلف نیروی انتظامی صورت گرفته است. در واقع نیروی انتظامی و بسیج پس از بازجویی های اولیه افراد را تحویل سپاه پاسداران و یا وزارت اطلاعات می داده اند تا بازجویی ها که اغلب در مدت زمانی بسیار طولانی و بی وقفه، و در ساعات غیر متعارف صورت می گرفته ادامه پیدا کند.

بازجویی ها در نیروی انتظامی و بسیج نیازی به توضیح ندارد که تماماً همراه با توهین و تحقیر و ضرب و شتم وحشتناک، بدون هدف مشخص بوده است و اکنون دهها نفر از کسانی که توسط این دو نهاد بازداشت شده اند در بند 350 به سر می برند. در این روند بازجویی، افرادی چند روز متوالی را در اتاقهایی که به دلیل ازدحام به زحمت می توانستند حتی در آن بنشینند بدون آب و غذای کافی به سر برده اند. با این حال از زمانی که برخی از آن افراد تحویل نهادهای امنیتی در سه بند 209، 240، و 2 الف شده اند فضای دیگری را شاهد بوده اند. روایت یکی از زندانیان که در حال حاضر در بند 350 به سر می برد را عینا در ذیل به استحضار می رسانیم:

«متنی را جلوی من گذاشتند و گفتند بعد از اینکه متن را خواندی با زبان خودت بنویس. من خواندم اما چون سراسرش کذب بود حاضر به نوشتن نشدم. به من گفت تو آدم نمی شی و رفت بیرون و سه نفر وارد شدند و چند دقیقه به طور متناوب با باطوم و شوکر برقی من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و وقتی بیرون رفتند بازجو دوباره داخل شد و با تمسخر گفت: چی شده؟ چرا گریه می کنی؟ کسی اذیتت کرد؟ و این کار 4 بار تکرار شد تا من مجبور شدم و آن مطالب کذب را نوشتم و چند روز بعد در دادگاه آن متن را قرائت کردم.»

تقریبا تمام کسانی که در بند 2 الف زندان اوین که زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه فعالیت میکند مورد بازجویی و تحقیقات قرار گرفته اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. برخی نیز که در این بند بوده اند به ساختمانی در شمال تهران معروف به شرکت منتقل شده و ضمن بازجویی ها، با کابل و باطوم و شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. حداقل دو نفر از زندانیان اعلام می کنند که به زور بازجویان، روزانه نزدیک به 10 عد د قرص مصرف می کرده اند و این هر دو نفر در دادگاه های علنی حاضر بوده اند و بعد از اینکه به بند 350 منتقل شدند مشکلات روحی و روانی شان به وضوح قابل مشاهده بوده و هست.

در موردی دیگر یکی ا ز زندانیان روایت می کند وقتی در برابر نوشتن منویات بازجویان در بند 2 الف مقاومت کردم مرا عریان کرده و صرفاً با یک لباس زیر در یک محل سر باز به میله ها بسته و با تهدیدات جنسی از قبیل آزار جنسی با باطوم و اعمالی از این دست مجبور به اعتراف به اعمال ناکرده کردند.

همچنین حداقل 5 نفر از کسانی که در بند 2 الف مورد بازجویی قرار گرفته اند به زیر زمینی برده شده اند که در آن وسایل شکنجه از جمله وسایلِ ناخن کشی بوده است و با تهدید به استفاده از آن وسایل، بازجویی شده اند. در یک مورد نیز دستهای متهم را در درون این دستگاه قرار داده و او را وادار به اعترافات مورد نیاز کرده اند.

ضرب و شتم در بند 240 زندان اوین نیز به طور معمول در مورد بسیاری از زندانیان مرسوم بوده است البته ضرب و شتم ها در حد بند 2 الف نبوده است. در این میان وضعیت بند 209 که تحت نظارت وزارت اطلاعات است کمی متفاوت است. در این بند تقریباً از شکنجه های جسمی صحبتی در میان نیست. اما این نهادِ وابستۀ به دولت احمدی نژاد با تسلطی که بر اطلاعات شخصی افراد داشته است بیشترین فشارها را بر خانواده، نزدیکان و روابط بین آنها داشته است و از طریق دخالت در حریم خصوصی، تهدید به افشای راست و در بسیاری از موارد دروغ این روابط، و دهها روش غیر اخلاقی دیگر، زندانیان را تحت فشار گذاشته اند تا به پروژه های از پیش طراحی شدۀ خود جامۀ عمل بپوشند . در این خصوص لازم به ذکر است از بین زندانیان بند 350 حداقل 20 نفر در زمان بازداشتشان، با بازداشت همسر و فرزندان خود روبرو بوده اند. حداقل 5 نفر از کسانی که در دادگاه ها ی علنی حضور یافته اند و اعترافاتی را قرائت کرده اند همزمان همسر یا فرزندانشان نیز در زندان به سر می برده اند و از این طریق از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده بودند که اگر متنها و نوشته های از قبل تمرین شده را در دادگاه اجرا نکنند برای همسر و فرزندانشان مشکل ایجاد خواهد شد.

 

4. دادگاه های به اصطلاح علنی؛

آیات عظام، مراجع معظم تقلید

عین گفته های یکی از زندانیان را که در دادگاه های علنی حضور یافته و اعترافاتی علیه خود و دیگران داشته است را عیناً می آوریم:

«یک روز با چشمان بسته ما را به محلی بیرون از زندان اوین بردند. جمعی حدود 50 نفر بودیم. وقتی چشممان را بازکردیم در سالن بزرگ دادگاه که قبلا از تلوزیون پخش شده بود بودیم. قاضی صلواتی و دادستان جعفری و چند نفر با لباس شخصی حضور داشتند. شخصی به نام فراهانی صحبت کرد. سپس من و نه نفر دیگر را از سالن بیرون بردند. یک به یک داخل یک اتاق رفتیم. نوشته هایی را به همراه سوالات که می گفتند توسط قاضی پرسیده خواهد شد به ما دادند. آنها حتی در مورد چگونگی حرکت دستهایمان نیز به ما آموزش و تمرین می دادند. وقتی دوباره وارد دادگاه شدیم یک به یک آن حرفها را زدیم و کسی که جای قاضی نشسته بود سوالات را پرسید و ما جوابهای از پیش تعیین شده را دادیم. در تمام این مدت قاضی صلواتی و دادستان در آنجا حضور داشتند و نظاره گر ما بودند. در پایان هم همان آقای فراهانی محل قرار گرفتن دوربینها، استقرار خبرنگاران و موارد دیگر را توضیح داد. فردای آن روز بازجوها متنها را دوباره آوردند و گفتند آن مطالب را با زبان خودمان و به طور طبیعی بیان کنیم. به من گفت اگر این حرفها را بزنم و طبیعی جلوه کند چند روز بعد آزاد می شوم ولی اگر نگویم چون هیچ کس من را نمی شناسد بدون سر و صدا اعدامم می کند. او همچنین تهدید می کرد اگر در دادگاه آن حرفها را درست نزنم خواهر و پدرم را بازداشت می کند. هر چند گاهی هم می گفت خواهرم در بازداشت است و او را نیز اعدام خواهد کرد.»

تقریباً تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند و در حال حاضر در بند 350 به سر می برند در چنین جلسات تمرینی، در سالن دادگاه و یا در اتاقهای بازجویی، حضور داشته اند.

همچنین تقریبا تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند از داشتن وکیل اختیاری محروم بوده و حتی برخی که از قبل وکیل داشته اند نیز تحت فشار بازجوها مجبور به عزل وکیل و انتخاب وکلای تسخیریِ همکار نهادهای امنیتی شده اند. در چندین مورد نیز از کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند به خصوص آنان که در جلسات اول تا سوم حضور داشته اند خواسته اند تا سر و صورت خود را به صورتی خاص که مد تظر آنان بوده است اصلاح کنند تا از نظر ظاهر، شبیه اعضای فرقه ای خاص شوند. بطور مثال یکی از متهمان را که با فشار بسیار بر خانواده اش از وی خواسته بودند تا در دادگاه مطالبی را که از قبل نوشته شده بود بخواند و به ارتباط با مفافقین اعتراف کند را مجبور کرده بودند تا صورت خود را به شیوه ای خاص اصلاح و سبیل بگذارد.

از جمله مضحکترین و شرم آورترین بخش این دادگاه های علنی، استفاده از سه نفر از کسانی است که اساساً چندین ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بودند ولی در اخبار به گونه ای القا شد که گویی این افراد در جریان انتخابات بازداشت شده اند و متاسفانه دو تن از همین افراد را پس از حوادث عاشورا و بر اساس همان اعترافات ساختگی و از قبل نوشته و تمرین شده به دار آویختند. این در حالی است که وزارت اطلاعات به آنها گفته بود در صورتی که در دادگاه علنی آن حرفها را بزنند به آنها کمک می شود تا از زندان آزاد شوند. این را نیز در نظر بگیرید که یکی از اعدامیان فقط 19 سال سن داشت.

در این دادگاه ها حتی تماشاگران نیز از قبل برای حضور در دادگاه تمرین کرده بودند و افرادی از نهادهای وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی از جمله بسیج و برخی نیروهای دادگاه انقلاب و دادستانی با تمرین قبلی که با حضور متهمیان نیز بوده است در دادگاه حضور پیدا کرده بودند. و این در حالی است که هیچ یک ا ز اعضا خانواده و یا نزدیکان و مهمتر از آن وکلایی که توسط متهمان انتخاب شده بود حتی اجازه حضور در اطراف دادگاه نیافتند.

در بسیاری از این دادگاه ها در حالی که فقط چند متهم حضور داشتند اما ده ها نفر دیگر را به اجبار و بدون اطلاع قبلی با لباس زندان بر روی صندلی ها آوردند که صرفاً با پر کردن صندلی ها و نمایش تلوزیونی این دادگاه را تکمیل کنند. و البته با توجه به اینکه خود آقای لاریجانی بر تخلف بودن چند دادگاه اول که تصاویر متهمین منتشر شد صحه گذاشته اند از توضیح بیشتر درباره آن صرف نظر می کنیم.

 

5. اطاله دادرسی

در بند 350 حداقل سه نفر هستند که بیش از دو سال است در بازداشت موقت به سر می برند و هنوز هیچ حکمی برایشان صادر نشده است. در بند 209 که در اختیار وزارت اطلاعات است افرادی حضور دارند که بیش از 2 و حتی تا 7 سال است که در زندان انفرادی یا حداکثر اتاقهای دو نفره به سر می برند. در خصوص دیگرانی که وضعیتشان مشخص نیست نیز چند ماه بلا تکلیفی دیگر به یک روال طبیعی تبدیل شده است. به عنوان مثال در بند 350 دهها نفر هستند که بیش از 4 یا 5 ماه است که در بلاتکلیفی به سر می برند. اما شرم آور آن است که برخی از وکلای متهمان - در حالی که چند ماه است دفاع آخر صورت گرفته - وقتی از قضات پرونده علت عدم صدور حکم را پرسیده اند شنیده اند که نهادهای امنیتی هنوز نظرشان را دربارۀ حکم پرونده اعلام نکرده اند و با این استدلال چندین ماه دیگر پرونده متوقف و متهم در زندان به سر می برد.

 

حضرات آیات عظام و مراجع عالیقدر تقلید

یکی از شما بزرگواران در دیدار با رئیس قوه قضائیه فرموده بودید «هرجا اسلام هست ما هستیم و هر جا معارض با اسلام باشد ما با آن معارضه می کنیم».

گرامیان عالیقدر

آیا زیر پا نهادن علنی قوانین آیین دادرسی مجوز اسلامی دارد؟

آیا ضرب وشتم متهم بر اساس موازین اسلامی است؟

آیا فحاشی، اعمال شنیع و تهدیدات جنسی موافق احکام الهی است؟

آیا بازداشت و تهدید خانواده، همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر و برادر برای اعمال فشار به متهم در تعارض با آموزه های دینی نیست؟

آیا تماسهای تلفنی غیر متعارف و بیش از اندازه بازجویان با همسران و مادران متهمین و بعضا ارائه پیشنهادهای بی شرمانۀ طلاق و جدایی با مجوزهای اسلامی صورت گرفته است؟

آیا فحاشی بازجویان و حتی بازپرسان و قضات و عدم اجازه استفاده از وکیل بوسیله تهدید و تطمیع با مجوز و فتوای علمای اسلام بوده است؟آ

یا برگزاری دادگاه های نمایشی، تبلیغات دروغ، پخش اعترافاتِ از سر اجبار متهمان قبل از اثبات جرم، آنهم با تصویر و صدا با مجوز شرعی صورت گرفته است؟

آیا بازداشت موقت های طولانی و بعضا تا دو سال، زندان های انفرادی چند ماهه و حتی در موارد زیادی یک ساله و دو ساله بر اساس موازین اسلامی است؟

آیا صدور احکام و تصمیم گیری در خصوص میزان آن و حتی در برخی موارد نوشتن متن حکم در محلی خارج از قوه قضائیه و توسط شخصی غیر از قاضیِ صالح در تعارض با دین اسلام نیست؟

مراجع معظم تقلید و آیات عظام

اتقوا الله و اعدلوا فانکم تعیبون علی قوما لایعدلون (از خداوند پروا کنید و عدالت بورزید و بر کسانی که داد نمی ورزند عیب بگیرید «روایت کلینی از امام صادق، کافی، جلد دوم»)

انتظار نداریم که سخنان و نوشته های ما را بپذیرید. انتظار نداریم که گزارشات یک متهم را از درون زندان قبول کنید آنهم متهمانی که تبلیغات رسمی، امثال آنها را افرادی بی دین، ضد انقلاب، لیبرال، وابسته به غرب، و یا حتی سلطنت طلب و منافق می خواند اعتماد کنید اما با توجه به سابقۀ درخشان مراجع شیعه در قرون گذشته که همیشه مستقل از حکومتها در برابر ظلم و ستم ایستاده اند از شما می خواهم در این موارد تحقیق و تفحص کنید تا به صحت گفته های ما پی برید.همچنین با آنکه می دانیم نهادهای امنیتی و دنباله رو آنها قوه قضائیه و سازمان زندانها به شما اجازه دیدار ما را نخواهند داد با این حال از شما بزرگواران می خواهیم با توجه به مسئولیت سنگینتان در برابر اسلام و ملت مسلمان ایران، با اعزام نمایندگانتان به بند 350 و صحبت خصوصی با زندانیان علی الخصوص کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند صحت و سقم این مطالب را مورد بررسی قرار دهید و یا حداقل، علی رغم فشارهای امنیتی، اگر این امکان را یافتید که درب بیوت محترم خود را به روی این متهمان و خاتواده هایشان باز بگذارید تا با بیان دردهایشان ضمن تسلی یافتن، شما را نیز از بی عدالتی حاکم در فضای زندانها و بازداشتگاه ها مطلع سازند.

در تاریخ تشیع همواره امید آنان که مورد ستم واقع شده اند به روحانیت بوده است تا با حضور موثر خود و مقابله با ظلم، حقانیت و ظلم ستیزی اسلام را برای جهانیان به نمایش بگذارد. اگر اکنون شما بزرگواران به احقاق حق مظلوم نشتابید بیم داریم که چهره مبارکِ دین عزیز اسلام برای نسل امروز که جویای حق و حقیقت است و بخصوص نسلهای بعد خدشه دار شود.

ان من اشد الناس عذاباً یوم القیامه من وصف عدلاً و عملاً بغیره. «پر حسرت ترین مردم در روز رستاخیز کسی است که عدل را وصف کند سپس به راه دیگری عمل کند (کافی، جلد دوم، به نقل از امام صادق (ع))

الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم (شرح اصوا الکافی مازندرانی جلد 9)

و من الله التوفیق

منبع سايت جرس

http://www.rahesabz.net/story/13984/