نوشته حاضر توسط یکی از دوستان شهید مصطفی چمران در لبنان به جرس سپرده شده است و باري اولين بار منتشر ميشود.
بیست و نهمین سالروز شهادت مصطفی چمران در حالی فرا رسیده است که جمهوری اسلامی دورترین روزهای خود را از آرمان های نخستین اش سپری میکند. نوشته حاضر که برای اولین بار توسط جرس منتشر میشود نشان از آن دارد که انقلاب اسلامی در همان سالهای نخست از اهداف بلندش منحرف شد و به تعبیر صریح چمران به همان اختلافات و مشکلاتی گرفتار شد که در انقلابهای مشابه پدید آمد و به لجنزاری از ظلم و خودخواهی تبدیل شد.
خدایا!
میدیدم که در الجزایر، رهبران انقلاب به جان هم میافتند، همدیگر را به زندان میکشند، مسلحانه علیه هم میجنگندند.
می دیدم که در مصر، رهبران قیام با هم به دشمنی میپردازند، وحدت آنها شکسته میشود و شکست پشت شکست به سراغ آنها میآید. میدیدم که در همه انقلابها، رهبرانشان برای وصول به قدرت با هم مسابقه میگذاشتند، رقابت میکردند و همدیگر را میکوبیدند و میکشتند و انقلاب را به لجنزاری از ظلم و خودخواهی سقوط میدادند و من با خود میگفتم اینها هیچکدام به درجه رشد نرسیدهاند، هیچ یک مفهوم واقعی خدا و خلقت و قیامت را درک نکرده اند،
اما با خود میگفتم بگذار انقلاب ما پیروز شود، مکتب اسلام راستین مستقر گردد، خدای بزرگ براستی فهمیده شود، انسانها فقط خدا را بپرستند، همه طاغوتها را فرو بریزند. دیگر خودخواهی و غرور خودنمایی نکند. دیگر جایی برای مصلحت طلبی نماند. دیگر جایی برای سیاست بازی وجود نداشته باشد و ما با خیالی راحت بدنبال ساختن و پرداختن اجتماع و تکامل خود مشغول شویم و یک چنین نمونه عشق و پاکی و همکاری و تلاش و تکامل را به همه جهانیان نشان دهیم.
اما هیهات؛ که غرور و خودخواهی وحدت انقلاب ما را نیز خدشه دار کرد، تفرقه و تشتت بوجود آورد، اختلافات و زد و خوردها اوج گرفت و مردم ساده و عامی را بدبین کرد تا به جایی که عده زیادی زده شدند. هر روز ضعیف تر شدیم، دشمنان بیشتر جلو آمدند، مستضعفان ناامید شدند و همان اختلافات و مشکلاتی که برای انقلابها و ملتهای دیگر وجود داشت برای ما نیز پدیدار شد. و نشان داد که ما هم به درجه رشد نرسیدهایم و کامل نشدهایم و زمان زیادی میخواهد که شایسته چنین انقلابی شویم.
چمران فارغ التحصیل دانشگاه تگزاس در رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک، از آغاز دهه هفتاد میلادی به لبنان رفت و در کنار امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان "جنبش أمل" را تأسیس کرد؛ حرکتی که پیروان همه ادیان در آن شریک بودند.
وی که به لحاظ اندیشه سیاسی از اعضای برجسته نهضت آزادی ایران و از اصحاب نظری دکتر علی شریعتی و آیت الله طالقانی بود پس از ناپدید شدن امام موسی صدر در لیبی و پیروزی انقلاب اسلامی در تهران، به درخواست آیت الله خمینی به ایران بازگشت و معاونت دوست و استاد دیرین خود مهندس مهدی بازرگان را که آنک نخستین نخستوزیر جمهوری اسلامی بود را پذیرفت و به وزارت دفاع دولت وی نیز منصوب شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، نماینده آیت الله خمینی در شورای عالی دفاع و فرماندهی جنگ های نامنظم پس از حمله عراق به ایران از مهمترین عناوین کارنامه سیاسی و نظامی اوست. وی سرانجام در سی و یکم خرداد 60، در منطقه دهلاویه (جنوب ایران) به شهادت رسید.
نوشته حاضر نگاه بلند او و افق غم انگیزی را نشان میدهد که کمتر از دوسال پس از پیروزی انقلاب 57 روایت شده و توسط یکی از دوستان شهید مصطفی چمران در لبنان به جرس سپرده شده است.
منبع سايت جرس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر